شناسایی الگوی مدیریت مناطق پیراشهری با تاکید بر نقش میانجی گری مشارکت (مورد مطالعه: خاش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه نحوه مدیریت صحیح عرصه های پیراشهری با تأکید بر تقویت و اهمیت نقش سطوح محلی و حضور مشارکت مردم، انجمن ها و نهادهای مدنی در عرصه تصمیم گیری می تواند باعث بهبود کیفیت زندگی و پایداری توسعه جوامع محلی در این مناطق شود. لذا پژوهش حاضر بررسی شناسایی الگوی مدیریت مناطق پیراشهری با تأکید بر نقش مشارکت در خاش می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف؛ کاربردی و دارای ماهیت تفسیری و تحلیلی و ازلحاظ روش در گروه پژوهش های کیفی و کمی قرار دارد. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش گراندد تئوری و نرم افزار (Expert Choice)، استفاده شده است. ابتدا از نتایج مصاحبه ها مجموعه شرایط علی، زمینه ای و مداخله گر و سپس راهبردها، پیامدها و موانع در مدیریت مناطق پیراشهری با تأکید بر نقش مشارکت در خاش شناسایی شد. در ادامه نتایج نشان داد؛ در بین شرایط علی، اخذ اعتبارات و امکانات مناسب در راستای مشارکت مردم به مدیران با مقدار 245/0، شرایط زمینه ای: تقویت در حس اعتماد بین مسئولین و ساکنین محلی با مقدار وزن 300/0، شرایط مداخله گر: تقویت در حس اعتماد بین مسئولین و ساکنین محلی با مقدار وزن 296/0، بین راهبردهای مطرح شده: تصمیم گیری و سیاست گذاری درست با مقدار 400/0، پیامدها: پایداری مناطق پیراشهری با مقدار وزن 277/0 و درنهایت در بین موانع: الگوی نامناسب ساختاری- نهادی نظام مدیریت با مقدار وزن 356/0، بیشترین اهمیت را در مدیریت مناطق پیراشهری با تأکید بر نقش میانجی گری مشارکت به خود اختصاص داده اند. نوآوری پژوهش حاضر استفاده از دیدگاه نخبگان (تئوری زمینه ای) در ارائه الگوی مدیریت مناطق پیراشهری با تأکید بر نقش میانجی گری مشارکت می باشد.