فضل الله قدسی

فضل الله قدسی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

جایگاه زبان فارسی در افغانستان پس از تاسیس حکومت مستقل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۹ تعداد دانلود : ۸۶۵
زبان فارسی در مناطق گوناگون قلمرو خود، قبل از مرگ نادر افشار، سرنوشت و سرگذشت یکسان داشته است. دورشدن از روزگار وصل و جدا افتادن این زبان در سراندیبی به نام افغانستان سرنوشتی بود که زبان فارسی از سال 1747 با تشکیل حکومت مستقل به دست احمدشاه ابدالی با آن مواجه شد. تشکیل حکومت مستقل در افغانستان، چنان که این کشور را از لحاظ سیاسی و اجتماعی وارد مرحله تازه ای کرد، زبان فارسی را نیز در یک مسیر پر از فراز و فرود و ورطه پر از ماجرا قرار داد. از آن تاریخ تاکنون حدود 258 سال سپری شده؛ در تمام این مدت فرمانروایی بر مقدرات این مرز و بوم به سلاطین و شاهانی سپرده شد که زبان مادریشان پشتو بوده؛ و نیز، در این 258 سال، هویت زبانی در تصاحب حکومت و سپس برخورداری از سهمیه قدرت زیر چتر شاه و سلطان وامیر نقش اصلی و تعیین کننده داشته است. حاکمانی که در این برهه از تاریخ برمقدرات کشور فرمان رانده اند ،نسبت به زبان فارسی ، شیوه های رفتار متفاوتی داشته اند: و برخی از آنان رفتار عاری از تعصب و برخی دیگر برخورد خصمانه و ستیزه جویانه نشان داده اند. درمجموع، این 258 سال، از لحاظ برخورد حکومت ها با زبان فارسی، به سه دوره تقسیم می شود. دوره اول، از آغاز تشکیل حکومت به دست احمدشاه ابدالی در سال 1125 ش/ 1747 م تا به حکومت رسیدن نادرخان از خاندان محمدزایی (1308 ش)؛ دوره دوم، از سال 1308 ش تا روی کارآمدن کمونیست ها و کودتای نورمحمد ترکی (1357 ش)؛ دوره سوم، از 1357 ش تاکنون. این سه دوره وجه مشترکی نیز داشته که همان عدم حمایت حاکمیت ها از زبان فارسی بوده، هرچند در سراسر مدت این دوره ها، زبان فارسی زبان رسمی و زبان دربار بوده است. حتی در دوره دوم، که به آن خواهم پرداخت، تضعیف زبان فارسی از اهداف راهبردی حکومت ها بوده است. عواملی که، به رغم کم لطفی ها و بی مهری ها و چه بسا خصومت های دویست و پنجاه ساله حاکمان و حکومت، سیطره زبان فارسی را بر حداقل نود درصد مردم افغانستان مقتدرانه نگه داشته چیست؟ تشخیص این عوامل به کاوش و پژوهش جداگانه نیاز دارد. ...
۲.

بررسی غریزه مادری بر پایه نظریه های سیمون دو بوار

کلیدواژه‌ها: فمینیسم اخلاق غریزه مادری سیمون دو بوار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۶ تعداد دانلود : ۶۸۱
هدف پژوهش حاضر بررسی «مهر مادری» در نظریات «سیمون دوبوار» (1949) است. در این تحقیق تلاش شده است با توجه به نقش مهم و اساسی زنان در جامعه و با توجه به نقطه عطف مهم در چرخه زندگی آنان که همان مادر شدن و فرزند آوری است، به بررسی نظرات گوناگون درباره «غریزه مادری» پرداخته شود. «سیمون دوبوار» (1949)، مادر شدن را نوعی بردگی برای زنان به حساب می آورد و از آنها می خواهد برای پایان دادن به نظام پدر سالاری، از ازدواج کردن و خصوصاً مادر شدن بپرهیزند. این در حالی است که بسیاری از صاحب نظران، مادر شدن را امتیازی برای زنان در نظر گرفتند که مردان هرگز قادر به دسترسی به آن نیستند. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی– تحلیلی است و با ابزار کتابخانه ای تهیه و تدوین شده است. نتایج تحقیق بر اساس بررسی اسناد و مدارک موجود نشان می دهد که گرچه به نظر می رسد امروزه زنان غربی تمایل چندانی برای حفظ زندگی مشترک و فرزندآوری ندارند اما در بین آنها بسیاری تلاش می نمایند مادری را با پیشرفت و آزادی آشتی دهند. آنها عقیده دارند با هماهنگ سازی شرایط شغلی در اجتماع با شرایط مادران باردار یا صاحب فرزند، می توان آنها را برای دستیابی به پیشرفت های علمی، تحصیلی، اقتصادی و سیاسی یاری داد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان