نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین بلوغ عاطفی و تمایزیافتگی خود با الگوهای ارتباطی خانواده در جوانان
زمینه و هدف: رشد عواطف و احساس ها با گذشت زمان شکل می گیرد و زمینه های سرشتی فرد را نمایان می سازد. پس از آن محیط زندگی، شیوه تربیتی و الگوهایی که در پیرامون وی وجود دارند، بیشترین نقش را در رسیدن فرد به بلوغ عاطفی و درک عواطف دیگران که در شایستگی اخلاقی محقق می شود، ایفا می کند؛ لذا این پژوهش با هدف، نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین بلوغ عاطفی و تمایزیافتگی خود با الگوهای ارتباطی خانواده در جوانان انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش مقطعی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان (دختر و پسر) دانشگاه های آزاد شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند، که از میان آن ها، تعداد 400 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای الگوهای ارتباطی خانواده (فیتزپاتریک و ریچ، 1990)، بلوغ عاطفی (سینگ و بهارگاوا، 1991)، تمایزیافتگی خود (اسکورن و فریدلندر، 1998) و تنظیم شناختی هیجانی (گارنفسکی و کرایج، 2006) استفاده شد که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-V23 و Amos-V8.8 استفاده گردید؛ همچنین به منظور پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین نتایج نشان داد بلوغ عاطفی اثر مستقیم معنادار بر الگوی ارتباطی خانواده داشته است. تمایزیافتگی اثر مستقیم مثبت معنادار بر الگوی ارتباطی خانواده داشته است. شایستگی اخلاقی اثر مستقیم مثبت بر تنظیم شناختی هیجان مثبت داشته است. بلوغ عاطفی اثر مستقیم مثبت بر تنظیم شناختی هیجان مثبت و اثر مستقیم منفی بر تنظیم شناختی هیجان منفی داشته است. تمایزیافتگی بر تنظیم شناختی هیجان مثبت اثر مستقیم معنادارداشته است. همچنین تمایزیافتگی بر تنظیم شناختی هیجان منفی اثر مستقیم منفی معنادار داشته است. تنظیم شناختی هیجان مثبت اثر مستقیم بر الگوی ارتباطی خانواده داشته است. همچنین تنظیم شناختی هیجان منفی اثر مستقیم منفی بر الگوی ارتباطی خانواده داشته است. بلوغ عاطفی اثر غیر مستقیم بر الگوی ارتباطی خانواده به واسطه تنظیم هیجان منفی داشته است. تمایزیافتگی اثر غیر مستقیم بر الگوی ارتباطی خانواده به واسطه تنظیم هیجان مثبت و منفی داشته است. نتیجه گیری: یاتفته های پژوهش نشان داد که توجه به متغیرهای مذکور در پیشگیری و طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران یاری می رساند.