جایگاه هنر در اندیشه ابن سینا و نسبت آن با عقل و عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیست و یکم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۸
127 - 146
حوزههای تخصصی:
انسان و خدا محورهای اصلی تفکر ابن سینا هستند. انسان به عنوان موجودی در میانه دنیای محسوسات، و عالم عقول و مجردات، ثمره آفرینش است و به نظر او، شناخت خدا، غایت مابعدالطبیعه و مهم ترین بخش تفکر است، که اعتبار علوم دیگر به نسبت آن سنجیده می شود. برای شناخت هنر در تفکر ابن سینا، باید جایگاه آن را نسبت به این غایت مشخص کرد، مسئله ای که به هنر در جهان شناسی سینوی، جایگاهی ویژه می دهد. جهان سینوی مشتمل بر دایره ای است که در قوس نزولی، از مبدأ آغاز و به ماده ختم می شود و در قوس صعودی از انسان آغاز می شود و به سمت عالم عقول و مجردات حرکت می کند. عقل نخستین قابلیت انسان در قوس صعودی است که مورد توجه ابن سینا قرار می گیرد، امری که با توجه به وقوف ابن سینا به محدودیت ها و ظرفیت هایش، او را به سمت سنجشِ عقل پیش می برد، حاصل این بررسی، ظهور عرفان و هنر در آثار ابن سیناست؛ هر چند ابن سینا عرفان را توانا در سلوک و سیر صعودی می داند، اما بیان ناپذیری و سکوت عرفان، و محدود بودن آن در میان افرادی خاص، او را به سمت هنر سوق می دهد.