تجدد و سامان در سیاستگذاری فرهنگی در ایران (مطالعه موردی: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی 1361- 1371)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاستگذاری فرهنگی، فرآیند دخالت دولت در عرصه فرهنگ است. عرصه فرهنگ، پس از ورود تجدد به ایران، عرصهای آشوب زده است که به دلیل ورود عناصر فرهنگی متجددانه، همگونی ساخت فرهنگ را تغییر داده است. در این وضعیت، سیاستهای دولتی فرهنگی، در سیری که از آغاز روند سیاستگذاری در ایران، یعنی دولت رضاخانی تاکنون داشته است، دو نوع سیاستگذاری را از سر گذرانده است: سیاست تجددگرا که در دولت پهلوی پیگیری شد و سیاست مجددانه فرهنگی انقلاب اسلامی که در دوران پس از انقلاب مطرح شده است. پرسش اصلی این پژوهش، پس از پیگیرییک مبنای نظری و مفهومی در توضیح تجدد و گفتمانهای ایرانی پیرامون آن، معطوف به این مساله است که آیا سیاستگذاری فرهنگی در سالهای پس از انقلاب، به ویژه در دوران تصدی سیدمحمد خاتمی بر وزارت فرهنگ و ارشاد، تا چه اندازه در راستای اهداف فرهنگی انقلاب ارزیابی می شود؟ پژوهش حاضر نشان میدهد که آشوب فرهنگی ناشی از ورود تجدد در ایران، سبب شده است که جمهوری اسلامی برای تعقیب اهداف فرهنگی خود دچار مشکل شود و در یک مطالعه موردی، می توان وضعیت وزارت ارشاد و دیدگاههای آقای خاتمی طی سالهای ۱۳۶۱ تا ۱۳۷۱ را نموداریاز این ناتوانی نسبی و درنتیجه بروز بیماری بی سامانی و بیاثری در دستگاه سیاستگذار وزارت ارشاد دانست.