تحلیل آیات داستان نوح (ع) با تکیه بر نظریه کنش گفتاری سرل
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریات مطرح در حوزه علم کاربردشناسیِ زبان که در تحلیل گفتمان کاربرد دارد و می تواند زمینه های درک بیشتر معنا و تفسیر متون را فراهم آورد، نظریه کنش گفتاری است. این نظریه برای نخستین بار توسط آستین و سپس به کمک شاگردش سرل به اقتضای تعالیمی که از زبان شناسان آموخته بود توسعه یافت. سرل کنش های گفتاری را به 5 گروه اظهاری، ترغیبی، تعهدی، عاطفی و اعلامی تقسیم کرد و به بیان ویژگی های هر یک از این کنش ها پرداخت. داستان های قرآنی از منابع غنی مطالعات زبان شناسی به شمار می روند که با بررسی ساختارهای زبانی و بافت متنی آن ها می توان به بررسی انواع کنش های گفتاری پرداخت. این پژوهش می کوشد با روش توصیفی و تحلیل محتوا ابتدا به بررسی کنش گفتاری در گستره کاربردشناسی زبان و سپس با توجه به بافت کلام به تحلیل انواع کنش های گفتاری سرل در آیات داستان نوح بپردازد. از جمله کارکردهای مهم این کنش ها، تبیین دقیق صورت های زبانی در جهت کشف معانی ضمنی گزاره های دینی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که زمینه غالب آیات داستان از نوع کنش های اظهاری و عاطفی است، این کنش ها بیشتر در پی بیان دعوت به اطاعت از خداوند و انبیای الهی (علیهم السلام)، معرفی خداوند، توصیف عالم خلقت و شرح دیدگاه ها و بیان حالات نوح(ع) می باشد. از معانی ضمنی کنش اعلامی، اعلام آغاز رسالت نوح(ع) و پایان مأموریت وی با قهر الهی و اعلام عدم ایمان به خدا از طرف نسل های غیر صالح است. و از معانی غیر مستقیم کنش های ترغیبی، درخواست هلاکت و نابودی برای کافران است.