مهسا اعلم الهدی

مهسا اعلم الهدی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

بررسی اثربخشی آموزش کوتاه مدت راه حل محور بر تنهایی، روابط میان فردی و سازش یافتگی هیجانی در کودکان مضطرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش کوتاه مدت راه حل محور تنهایی روابط میان فردی سازش یافتگی هیجانی کودکان مضطرب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۳۹
زمینه و هدف: کودکان مضطرب دارای مشکلاتی در زمینه تنهایی، روابط میان فردی و سازش یافتگی هیجانی هستند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش کوتاه مدت راه حل محور بر تنهایی، روابط میان فردی و سازش یافتگی هیجانی در کودکان مضطرب انجام شد.روش پژوهش: این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش کودکان مضطرب مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر قرچک در فصل بهار سال 1403 بودند که 40 کودک با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش کوتاه مدت راه حل محور قرار گرفت و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش ماند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تنهایی راسل و همکاران (1980)، پرسشنامه روابط میان فردی هادسون (1997)، پرسشنامه سازش یافتگی هیجانی رابیو و همکاران (2007) و مقیاس اضطراب کودکان اسپنس (1997) بودند. داده های پژوهش با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS-23 تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که بین کودکان مضطرب گروه های آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون از نظر هر سه متغیر تنهایی، روابط میان فردی و سازش یافتگی هیجانی تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، آموزش کوتاه مدت راه حل محور باعث کاهش تنهایی و بهبود روابط میان فردی و سازش یافتگی هیجانی در کودکان مضطرب شد (001/0P<).نتیجه گیری: طبق نتایج، برای کاهش تنهایی و بهبود روابط میان فردی و سازش یافتگی هیجانی در کودکان مضطرب می توان از روش آموزش کوتاه مدت راه حل محور در کنار سایر روش های آموزش استفاده کرد.
۲.

نقش فراشناخت، فراحافظه و فراهیجان در پیش بینی یادگیری خود راهبر دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فراشناخت فراحافظه فراهیجان یادگیری خودراهبر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۳ تعداد دانلود : ۵۳۲
هدف این پژوهش تعیین نقش فراشناخت، فراحافظه و فراهیجان در پیش بینی یادگیری خودراهبر دانش آموزان بود. روش پژوهش مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش همه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر ارومیه در سال تحصیلی 99-1398 بودند. نمونه پژوهش 400 دانش آموز بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش سیاهه فراشناخت اونیل و عابدی (1996)، پرسشنامه فراحافظه ترویر و ریچ (2002)، پرسشنامه فراهیجان میتمانسگروبر و همکاران (2009) و مقیاس یادگیری خودراهبر فیشر و همکاران (2001) بودند. داده ها با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان در نرم افزار SPSS-19 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که فراشناخت، فراحافظه و فراهیجان مثبت با یادگیری خودراهبر رابطه مثبت و معنادار و فراهیجان منفی با یادگیری خودراهبر رابطه منفی و معنادار داشت. همچنین، متغیرهای فراشناخت، فراحافظه و فراهیجان به طورمعناداری توانستند 8/40 درصد از تغییرات یادگیری خودراهبر دانش آموزان را پیش بینی کنند و در این پیش بینی نقش فراحافظه بیشتر از سایر متغیرها بود (01/0>P). با توجه به نتایج پژوهش حاضر، برای بهبود یادگیری خودراهبر دانش آموزان می توان برنامه هایی برای افزایش فراشناخت، فراحافظه و فراهیجان مثبت و کاهش فراهیجان منفی طراحی و از طریق کارگاه های آموزشی آنها را اجرا کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان