محسن هاشمی نسب

محسن هاشمی نسب

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

اثبات فیزیکی علم خدا به سرنوشت و عدم تعارض آن با اختیار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختیار انسان جبرگرایان تقدیرگراها نظریه نسبیت خاص مخروط نوری نسبیت هم زمانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۷۶۹ تعداد دانلود : ۷۱۲
یکی از مسائل مهم در حوزه فلسفه، الهیات، روان شناسی و حتی فیزیک، وجود دیدگاه های جبرگرایانه، تقدیرگرایانه یا اختیارگرایانه نسبت به اعمال انسان است. جبرگرایان معتقدند اعمال انسان و رویداد های طبیعی، تحت تأثیر یک نیروی جبریِ قدرتمند ازجانب خدا هدایت می شوند و انسان چاره ای غیر از پذیرش این نیروهای جبری ندارد. دسته دیگر، تقدیرگرایان هستند که معتقدند تمامی رویداد ها از قبل تعیین شده است و اختیار انسان، نقشی در حوادث پیش آمده برای او ندارد؛ اما گروهی با تفکر اختیارگرایانه معتقدند با وجود علم خداوند به تمامی حوادث و سرنوشت موجودات، انسان با اختیار خود، راهش را انتخاب می کند و در تعیین سرنوشت خود در حد تمامی عوامل خارجی نقش دارد. این مقاله با استفاده از قوانین فیزیک در چارچوب نظریه نسبیت خاص انیشتین و با استفاده از مخروط نوری و نسبیت هم زمانی، نخست چرایی مشخص بودن سرنوشت انسان در علم پیشین خداوند و سپس سازگاری بین اختیار انسان و علم خداوند به سرنوشت او را اثبات می کند و نشان داده می شود که اراده انسان در طول اراده خداوند متعال می باشد.
۲.

مدل ساختاری مصرف مواد در نوجوانان: نقش مستقیم و غیرمستقیم عوامل فردی، روان شناختی، خانوادگی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مصرف مواد نوجوانان در معرض خطر عوامل فردی اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره نوجوانی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
تعداد بازدید : ۱۶۱۶ تعداد دانلود : ۹۶۹
هدف: پژوهش حاضر به منظور ارزیابی مدل مفهومی مصرف مواد در نوجوانان در معرض خطر سوءمصرف مواد و ارایه یک مدل جامع برای پیش بینی و تبیین رفتار مصرف مواد طراحی شده است. روش: به همین منظور 413 دانش آموز مقطع متوسطه (199 پسر و 214 دختر) شهر کرمان که در سال تحصیلی 95-1394 مشغول به تحصیل بودند، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و با استفاده از دو پرسشنامه ی رفتارهای پرخطر و پرسشنامه عوامل خطرساز و حفاظت کننده مواد مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: بر اساس نتایج مدل معادلات ساختاری عوامل خانوادگی، اجتماعی و مدرسه ای به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق مهارت های خودکنترلی و مهارت های اجتماعی (مهارت های فردی و اجتماعی) مصرف مواد را پیش بینی می کنند. همچنین عزت نفس و نگرش به مواد که در حیطه عوامل فردی مورد بررسی قرار گرفتند و متأثر از پیوند عاطفی نوجوان با خانواده و مدرسه بودند، بطور مستقیم با مصرف مواد رابطه ندارند، بلکه به طور غیرمستقیم از طریق مهارت های خودکنترلی و مهارت های اجتماعی بر مصرف مواد تاثیر می گذارند. نتیجه گیری: مدل ارزیابی شده از برازندگی قابل قبولی برخوردار است و گامی مهمی در جهت شناخت حیطه های مختلف فردی، خانوادگی، اجتماعی و مدرسه ای مرتبط با مصرف مواد در نوجوان در معرض خطر و همچنین به عنوان الگویی مناسب برای طراحی و تدوین برنامه های جامع برای پیشگیری از انواع رفتارهای پرخطر بسیار مفید می باشد.
۳.

بازخوانی تشکیک در عشق از دیدگاه ابن سینا (تبیین نقش قوای نفس در پیوستار بیماری تا تعالی)(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا تشکیک عشق قوای ادراکی نفس عشق بیمارگونه عشق متعالی روانشناسی فلسفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۶
این نوشتار به عشق از دیدگاه ابن سینا به عنوان یک بیماری تا عالی ترین مرتبه تعالی انسانی می پردازد و هدف آن این است که نشان دهد میان تعابیر به ظاهر متعارض ابن سینا از عشق – در مقام یک عارضه نفسانی (بیماری) در آثار طبی و در مقام یک سیر تعالی بخش در آثار فلسفی – وحدت وجود دارد. این مقاله با مطالعه مروری و کتابخانه ای و به روش تحلیلی-تفسیری، استدلال می کند که عشق در نظام فکری ابن سینا مفهومی مشکک است که بر یک پیوستار واحد قرار دارد، یافته ها پژوهش نشان می دهد، در یک سر این پیوستار، «عشق در معنای عام» به عنوان میل ذاتی و فطری هر موجود ممکن برای نیل به کمال و گریز از نقصان تعریف می شود و در سر دیگر، «عشق در معنای خاص»، تجلی این میل کلی در سطوح مختلف وجود انسان است که کیفیت و جهت آن توسط قوای نفس تعیین می گردد. هنگامی که عشق تحت سیطره قوای پایین تر نفس، به ویژه قوه واهمه، قرار گیرد و از هدایت عقل جدا افتد، به صورت بیمارگونه ظاهر می شود و در مقابل، هنگامی که قوه ناطقه، به عنوان اشرف قوا، جهت دهنده این شوق فطری باشد، عشق به صورت محرکی برای تعالی و رسیدن به کمال غایی، یعنی اتصال به معشوق حقیقی (خداوند)، درمی آید. بنابراین، تفاوت مصادیق گوناگون عشق – از زمینی تا الهی – نه ناشی از اختلاف در ماهیت عشق، بلکه برآمده از درجه کمال و نقصان قوای نفسانی و نسبت سنجی آن ها با یکدیگر است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان