نوشین بصیری

نوشین بصیری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

بررسی تأثیر تحریک الکتریکی فراقشری مغز بر بهبود عملکرد شناختی و هیجانی بزرگسالان دارای اختلال کمبود توجه / بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال کمبود توجه بیش فعالی تحریک الکتریکی فراقشری مغز مشکلات هیجانی مشکلات شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴ تعداد دانلود : ۴۷۹
زمینه: اختلال کمبود توجه / بیش فعالی یک اختلال عصبی تحولی مربوط به دوران کودکی است که می تواند تا دوران بزرگسالی نیز ادامه یابد؛ اما اکثر پژوهش ها به بررسی انواع درمان ها در دوره کودکی پرداخته اند و اهمیت این اختلال در بزرگسالی نادیده گرفته شده است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی تحریک الکتریکی فراقشری مغز بر بهبود علائم هیجانی و شناختی بزرگسالان مبتلا به اختلال ADHD انجام شد. روش: این پژوهش از نوع آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد مبتلا به اختلال ADHD در شهر اصفهان بودند که به یکی از مراکز بزرگ مجهز به درمان های نوروتراپی مراجعه نموده بودند (120 نفر). نمونه شامل 40 نفر از این افراد بودند (2 گروه 20 نفری). جلسات مداخله شامل 15 جلسه با پروتکل درمانی تحریک نقاط جلویی سر شامل F3 و F4 بود. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس خود گزارش دهی اختلال کمبود توجه / بیش فعالی بزرگسالان (2003)، آزمون استروپ (1935)، آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین (1984)، آزمون برج لندن (1982)، آزمون عملکرد مداوم (1956)، مقیاس مشکلات در تنظیم هیجان (2004) و آزمون تکانشگری آیزنک (1977) بودند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ و روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که تحریک الکتریکی فراقشری مغز به طور معناداری بر اکثر مؤلفه های بررسی شده در این پژوهش مؤثر بود (0/005 p< ). تنها در میانگین مؤلفه فزون کنشی پس از دریافت تحریک الکتریکی فراقشری مغزی بین دو گروه تفاوت معناداری ملاحظه نشد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که تحریک الکتریکی فراقشری مغزی می تواند به عنوان درمان واحد و یا در کنار درمان های روانشناختی دیگر برای درمان اختلال ADHD مورد استفاده قرار گیرد.
۲.

آموزش مهارت های زندگی و تاثیرآن بر اختلالات هیجانی پسران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب افسردگی مهارت های زندگی نوجوانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۴ تعداد دانلود : ۵۵۹
مقدمه: مهارت های زندگی نقش مهمی در ارتقاء توانایی های روانی نوجوانان در زمینه تنظیم هیجانات، خودآگاهی و سازگاری اجتماعی ایفا می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی آموزش مهارت های زندگی بر اختلالات هیجانی (اضطراب و افسردگی) دانش آموزان پسر دبیرستانی شهر بهمئی بود. روش : این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه آزمایشی و گروه گواه است. از بین کلیه دبیرستان های پسرانه شهرستان بهمئی تعداد 3 دبیرستان به صورت تصادفی انتخاب و پرسشنامه سنجش علایم آسیب روانی ( DASS ) بر روی تمامی دانش آموزان پسر پایه سوم اجرا شد. از بین دانش آموزانی که نمره آنها در این پرسشنامه در دامنه (84-42) قرار داشت، 60 نفر به تصادف انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی (30 نفر) و کنترل (30 نفر) قرار گرفتند. آموزش مهارت های زندگی در 10 جلسه هفتگی برای گروه آزمایش برگزار شد. د ر پژوهش حاضر به منظور بررسی فرضیه های پژوهش از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد آموزش مهارت های زندگی موجب کاهش اضطراب (43/8 = F و 005/0 > p )، و افسردگی (56/12 = F و 001/0 > p ) در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل گردیده است. نتیجه گیری : آموزش مهارت های زندگی در دانش آموزان دبیرستانی موجب ارتقاء توانمندی های روانی- اجتماعی و کاهش اختلالات هیجانی آنان می گردد.
۳.

بررسی تأثیر رفتار درمانی شناختی متمرکز بر بهبود خواب در کیفیت خواب و شدت بی خوابی بیماران مبتلا به اختلال بی خوابی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی ـرفتاری کیفیت خواب اختلال بی خوابی شدت بی خوابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۲۹ تعداد دانلود : ۱۹۴۲
زمینه و هدف: اختلال بی خوابی اختلالی شایع در اختلالات خواب است که در آن فرد در شروع خواب و یا حفظ و تداوم آن ناتوان است. هدف از این پژوهش نیز بررسی تاثیر رفتار درمانی شناختی بر درمان اختلال بی خوابی بود. مواد و روش ها: جامعه ی آماری شامل کلیه ی افراد دارای اختلال بی خوابی در شهر اصفهان بود. نمونه شامل 20 نفر از این افراد بود که به صورت تصادفی زمانی انتخاب شدند. برای نمونه گیری از روش تصادفی زمانی استفاده شد. ابزارهای مورد استفاده آزمون کیفیت خواب پیتربورگ (PSQI یا Pittsburg Sleep Quality Index) و آزمون تعیین شدت بی خوابی (ISI) بودند. مداخله از نوع آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون بودکه حدود سه ماه به طول انجامید. نتایج توسط نرم افزار SPSS 18 و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که رفتار درمانی شناختی به میزان 7/65٪ در کاهش نمرات آزمون ISI و 7/84٪ در بهبود کیفیت خواب افراد در پرسش نامه یPSQI مؤثر می باشد که این تأثیر به طور معنی داری در اثر عضویت گروهی افراد در گروه آزمایش می باشد (05/0p<). شرکت کنندگان در این پژوهش افزایش طول مدت خواب، هم چنین بهبود کیفیت خواب و مهارت های مقابله ای مؤثرتر در مواجهه با بی خوابی را گزارش کرده و اعلام داشتند که بهتر می توانند از خواب برخیزند. نتیجه گیری: در تبیین نتایج کسب شده از این پژوهش می توان مطرح نمود با این فرض که افکار خود آیند فرد بر بی خوابی تأثیرگذار است و با تغییر این افکار می توان به درمان این اختلال کمک نمود در نتیجه رفتار درمانی شناختی مورد استفاده در این پژوهش در کاهش علائم بی خوابی آزمودنی ها مؤثر بوده است. پژوهش های بعدی می توانند به بررسی تأثیر این درمان در سایر اختلالات خواب از قبیل وحشت زدگی شبانه نیز بپردازند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان