سارا نادری

سارا نادری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

مقایسه رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با بهزیستی روان شناختی و نقش میانجی گری راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در نوجوانان با و بدون سابقه طلاق والدین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرحواره های ناسازگار اولیه بهزیستی روانشناختی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۱۳۲
هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با بهزیستی روانشناختی و نقش میانجیگر راهبرد های تنظیم شناختی هیجان در دو گروه نوجوانان با و بدون سابقه طلاق است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و براساس هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی نوجوانان دختر دوره متوسطه دوم در شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1401 بودند. 240 نفر دانش آموز با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای، برای تکمیل پرسشنامه ها انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه طرحواره کودکان ریجکبوار و دبو (SIC)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (CERQ) و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (RSPWB) بود. برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS-24 و Amos-24 استفاده شد. یافته ها نشان داد رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با بهزیستی روانشناختی منفی و معنادار است. همچنین، رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان منفی و معنادار است و رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان مثبت و معنادار است. رابطه راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان با بهزیستی روانشناختی مثبت و معنادار است. طرحواره های ناسازگار از طریق راهبردهای مثبت تنظیم شناخت اثری معکوس و معنادار بر بهزیستی روانشناختی دارد (β=-0/2,p<0/001).
۲.

مطالعه پدیدارشناسانه تجربه انقیاد/ قدرتمندی در زندگی روزمره زنان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قدرت زنان زندگی روزمره انقیاد قدرت نمایشی قدرت درونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲۴ تعداد دانلود : ۹۴۹
در پژوهش حاضر با اتخاذ یک رویکرد پدیدارشناسانه، استقرایی و اکتشافی، ادراکات و تجربیات زیسته زنان تهرانی از کنش­های انقیاد آور و یا برعکس کنش­های قدرت­زا در زندگی روزمره مطالعه شده است. کنش­هایی که زنان با استفاده از آن­ها تلاش می­کنند از موقعیت­های زندگی روزمره به عنوان منبع قدرت برای افزایش عاملیت خود در محیط استفاده کنند. روش پژوهش، کیفی و از نوع نظریه پردازی مبنایی بوده است. تکنیک گردآوری اطلاعات مصاحبه عمیق بوده که در کنار آن از مشاهده مشارکتی نیز استفاده شده است. مصاحبه شونده­ها عبارتند از 28 نفر از زنان 20 تا 60 ساله تهرانی که بر اساس نمونه­گیری نظری و مطابق با منطق اشباع نظری در نمونه تحقیق قرار گرفته­اند. نتایج پژوهش حاکی از تاثیر دو الگوی هویت ساز متضاد (الگوی پدر در مقابل الگوی مادر) در ادراک و تفسیر سیال و همزمان از لحظات و کنش­های انقیادآور و قدرت­زا در زندگی روزمره زنان است. بسته به میزان تضاد تجربه شده بین دو الگوی ذکر شده از سوی زنان، میزان تجربه بحران معنا در آنان نیز متغیر خواهد بود و این نیز به نوبه خود به دستیازی متناوب زنان به دو منبع اعمال قدرت یعنی قدرت نمایشی و قدرت غیرنمایشی در موقعیت های مختلف اجتماعی منجر می­شود. هر یک از این دو منبع اعمال قدرت، خود را در زندگی روزمره زنان باز تولید می کنند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان