زینب مظفری خواه
مطالب
فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
بررسی تطبیقی اثری از یان وان ایکو مارک شاگال با موضوع واحد(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
زینب مظفری خواه
کلیدواژهها: ساختار اثر مارک شاگال معنا و مفهوم اثر یان وان ایک
حوزه های تخصصی:
در هر دوره ای، هنر برای بیان کردن، زبان و شیوه ای خاص داشته است. در طول تاریخ، با وجود تنوع در بیان های هنری، بین آثار هنری اشتراک ها و شباهت هایی نیز وجود داشته است. با بررسی تاریخ هنر و آثار هنری، درمی یابیم آثار در امتداد یکدیگر و به مقتضای زمان، برای تکامل و پیشرفت هنر به وجود آمده اند. با توجه به این نکته، بررسی و تطبیق آثار هنریِ دوره های مختلف، می تواند ما را با شباهت ها، تفاوت ها، علت های عرضه و بیان خاص آثارِ هر دوره آشنا کند.
در این مقاله، دو اثری که در دو زمان مختلف ولی با موضوعی واحد (یکی اثری است از «یان وان ایک» و متعلق به دوران رنسانس و دیگری اثری است از «مارک شاگال» و متعلق به دوران مدرن) خلق شده اند، بررسی شده، ویژگی های آنها با یکدیگر مطابقت داده می شود. در مباحث مورد نظر، ابتدا به معرفی و شناخت دو هنرمند، و گرایش های فکری و هنری آنها پرداخته شده است. در ادامه، موارد ساختاری و معنایی دو اثر بررسی و تطبیق داده شده است. در انتهای مقاله نیز برای درک آسان و سریع تر مباحث، جدولی از خلاصة مطالب درج شده است.
بررسی جایگاه کنتراست مکمل و وسعت از منظر یوهانس ایتن در آثار مکتب هرات با تمرکز بر آثار کمال الدین بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
زینب مظفری خواه
منبع:
جلوه هنر سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
102 - 116
کلیدواژهها: کنتراست مکمل کنتراست وسعت مکتب هرات کمال الدین بهزاد نگارگری ایرانی
حوزه های تخصصی:
یکی از نکات مهم در نگارگری دوره های مختلف این است که علاوه بر مضامین مشترک، اشتراک بصری در استفاده از اشکال، رنگ های خالص و عناصر نمادین نیز مشاهده می شود. به صورت خاص، رنگ یکی از ویژگی های مهم و درخورِ توجه هنر نگارگری است که ظرفیت مهمی برای بررسی و تحقیق به شمار می رود. نظریه های رنگ شناسی به شناخت عمیق انسان از رنگ ها و تجربه های حسی انسان برمی گردد و ابزار تحلیلی مناسبی برای بررسی آثار به دست می دهد. یکی از این دیدگاه ها، نگرش یوهانس ایتن است. با استفاده از این دیدگاه، می توان میان دو کیفیت بصری کنتراست وسعت و مکمل، با مضامین آثار در نگاره ها ارتباط برقرار کرد. پژوهش حاضر در پی آن است که به این پرسش اصلی پاسخ دهد که کمال الدین بهزاد چگونه از کنتراست مکمل و کنتراست وسعت به منظور ترسیم تصویری خیال انگیز از مضمون «عاشقانه عارفانه» بهره برده است. در این پژوهش با بهره بردن از روش توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات و داده ها به شیوه کتابخانه ای به این پرسش پاسخ داده شده است و چنین نتیجه گیری شد که نظریه یوهانس ایتن درباره کنتراست وسعت و مکمل رنگ، به خوبی به آثار نگارگری کمال الدین بهزاد نیز تعمیم پذیر است و نکات خاص و مهمی را از این آثار برای مخاطب آشکار می کند. در این آثار، از کنتراست مکمل و وسعت، جهت ایجاد فضاهای رنگی مجزا که در عین دوبعدی بودن دارای عمق نیز باشند، استفاده شده است و هر بخش رنگی در این نگاره ها، نمایشی از وقوع رویدادهای خاص و مستقل است. هنرمند با به کارگیری این تمهیدات بصری جنبه های بیانگرایی، عاطفی و خیال انگیزی رنگ ها را تقویت کرده است.
بررسی مؤلفه های هویتی در تصویر زنان در نقاشی انقلاب اسلامی ایران با تأکید بر آثار کاظم چلیپا(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
زینب مظفری خواه
کلیدواژهها: هویت ملی نقاشی انقلاب اسلامی کاظم چلیپا
حوزه های تخصصی:
هنر در موضوعات و رویدادهای پیچیده ای مانند انقلاب ها، جایگاهی مهم و اساسی پیدا می کند. انقلاب اسلامی تغییرات گسترده ای را در دیدگاه اقشار مختلف جامعه نسبت به موضوع های مختلف به وجود آورد و آثاری که در دوران انقلاب اسلامی توسط هنرمندان نقاش به نقش درآمده اند، نشان دهنده تأثیر فضای حاکم آن دوران بر هنرمندان است. هنرمندان بسیاری با موضوعاتی همچون شهید، شهادت، فداکاری، زن و... آثاری را در زمانه انقلاب اسلامی خلق کرده اند، اما به صورت خاص، حضور و مشارکت حقیقی زن در جامعه یکی از مهمترین مسائلی بود که با ظهور انقلاب اسلامی رخ داد و این تغییر به خوبی در آثار هنرمندان آن دوران انعکاس یافته است. در مقاله حاضر سعی شده است مؤلفه های هویتی در تصویر زنان در آثار نقاشی هنرمندان انقلاب اسلامی با تأکید بر آثار کاظم چلیپا به عنوان یکی از نقاشان دوران انقلاب اسلامی ایران که شخصیت زن محوریت اصلی را در آثارش دارد، مورد بررسی قرار گیرد. در این مسیر ضمن تحلیل و بررسی آثار، به واکاوی شیوه تجلی هویت با محوریت نقش زن، در قالب نمادها و نشانه های به کار رفته در آثار مورد نظر پرداخته شده است. این پژوهش نتیجه می گیرد که در آثار نقاشان انقلاب اسلامی که زنان در آن ها حضور دارند، هنرمندان تلاش کرده اند با استفاده از عناصر مضمونی، زیبایی شناختی و بصری، شاخص های اصلی هویتی که از گفتمان و دیدگاه رهبران جمهوری اسلامی استخراج می شود را به نمایش بگذارند و در این کار توفیق نسبی یافته اند. داده های این پژوهش به روش کتابخانه ای گردآوری و پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است.