آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۵

چکیده

هم مکاتب مادّى و بشرى و در رأس آن‌ها اومانیسم، از حقوق و آزادى‌هاى انسان سخن مى گویند و هدف خود را تعالى و تکریم او و رساندنش به حقوق و منزلت‌هاى والاى انسانى اعلام مى کنند و هم ادیان و مکاتب آسمانى و الاهى و در رأس آن‌ها، مکتب آسمانى اسلام؛ اما این که کدام‌یک از این دو مکتب انسانى و الاهى در ادعاى خود راستگوترند، به بررسى واقع بینانه و دور از پیش داورى نیازمند است. انسان دو بعد جسمى و روحى است ولى اصالت او با روح مجرد است؛ انسان داراى ویژگى‌هاى فراوانى از جمله، قوه عاقله، قدرت تفکر، توانایى نطق و تکلم، فطرت و گرایش‌هاى درونى دیگر است. او در تفکر اومانیستى، محور هستى، جایگزین خدا و دین، محصور در دنیا و اهداف دنیایى است و آزادى و اختیار کنترل نشده اى دارد؛ اما انسان در اسلام، داراى روح خدایى، کرامت ذاتى و برخوردار از حقوق و آزادى‌هاى مدنى در چارچوب تعیین شده دین، و حقوق و آزادی‌هاى او به بعد مادى و جسمى او محدود نمى‌شود و از آزادى معنوى و حیات آخرتى نیز بهره‌مند است. اهداف او به دنیا محدود نمی‌شود و مسؤولیت پذیر و متعهد به اصول انسانى و اخلاقى است.

تبلیغات