چکیده

روایات شاهنامه فردوسی، همواره مورد توجه نگارگران و نقاشان بوده است. پژوهش حاضر به منظور بازخوانی نگاره‌ای از شاهنامه شاه‌تهماسبی موسوم به غمنامه مرگ سهراب توسط رستم، با رویکرد هرمنوتیک فلسفی گادامر به بررسی و خوانش دو نگاره از مجموع سه نگاره موجود از این روایت می‌پردازد. این پژوهش به‌لحاظ ماهیت، توصیفی ـ تحلیلی ـ تاریخی است و از حیث هدف بنیادی و رویکردی کیفی داشته و اطلاعات ضروری تحقیق از منابع کتابخانه‌ای و به شیوه اسنادی جمع‌آوری شده است. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که چگونه می‌توان نگاره‌های مذکور را توسط رویکرد هرمنوتیک گادامر خوانش و تفسیر کرد. با بررسی نگاره‌ها توسط این رویکرد، مشاهده شد که به دلیل قرابت رویکرد با بسترهای خلق این اثر، زمینه مناسبی برای بازخوانی نگاره موجود است. همچنین می‌توان اذعان داشت که نگارگر این غمنامه با گذر از افق معنایی شعر فردوسی و مکاتب نگارگری پیش از خود و با پیش‌داوری‌ که از سنت حاصل شده است به مکالمه با آن پرداخته و سپس با افق معنایی روزگاری خود یعنی عصر آرامش و امنیت در فضای سیاسی و اجتماعی دوران صفویه، درآمیخته و اقدام به خلق اثر نموده‌ است. در این میان زبان مشترک فارسی، بستر را برای این ارتباط و تعامل و ایجاد عمل فهم در مفسر ایجاد می‌کند.

The Re-reading of the Illustration of Rostam and Sohrab's Tragedy (Ghamnameh) in Shah Tahmasp's Shahnameh Based on Gadamer's Hermeneutic Approach

تبلیغات