«مطالعات فرهنگی» از جمله رویکردهای نوین نقد ادبی است که از ویژگی های بارز آن، می توان به مناقشه بین «فرهنگ متعالی» و «فرهنگ عامه» اشاره کرد. این رویکرد نظری، ادبیات عامه پسند را معرف فرهنگ روزمره می داند. از این رو، نحوه شکل گیری هویت، فرهنگ جنسیتی، آیین های اجتماعی و کارکردهای صنعت فرهنگ را در متون معاصر مطرح کرده، میان ادبیات و جامعه پیوندی عمیق تر برقرار می سازد و به تحلیل کارکردهای ابزاری ادبیات می پردازد؛ به ویژه آن دسته از کارکردها که موجب می شود طبقه حاکم، از ادبیات در جایگاه ابزاری برای کنترل رفتارها و واکنش توده ها وام بگیرد. همین جاست که نظریه «هژمونی فرهنگی» شکل می گیرد و با برنامه ریزی کیفیت تولیدات ادبی، موجب تحکیم بقای حاکمیت می شود. در این میان، آبنبات هل دار اثر مهرداد صدقی، که طبق آمار وبگاه های گوناگون اطلاعات نشریات ایران در جایگاه سرآمد یکی از پنج اثر پرفروش و پرمخاطب داستانی دهه نود ارزیابی شده، از جمله داستان های عامه پسند است که از منظر ساختار هژمونی در مطالعات فرهنگی، می توان به نقد ابعاد گوناگون آن پرداخت. این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، درصدد است مشخصه هایی عامه پسند این رمان را بر اساس رویکرد نظری استوارت هال بررسی کرده، آشکار سازد چگونه عنصر طنز در کنار فضاسازی های نوستالوژیک دهه شصت، بازتاب تصاویر خاطره انگیز و خوش از جنگ هشت ساله ایران و عراق و تهمیدات نویسنده به منظور ارائه روایتی مطلوب حاکمیت از جنگ، برخلاف ظاهری رئالیستی اش، خصوصیاتی کاملاً غیررئالیستی به این اثر بخشیده است. در نتیجه، جایگاه اثری که می توان آن را قسمی از ادبیات جنگ نامید، در حد رمانی سرگرم کننده تقلیل یافته است.