در بسیاری از شرکت های دانش بنیان ورود به بازارهای هدف صادراتی از اهمیت فراوانی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر طراحی و تبیین یک مدل تصمیم گیرنده هوشمندی رقابتی جهت تصمیم ورود/عدم ورود به بازارهای هدف صادراتی است. پژوهش حاضر از نظر هدف اکتشافی و از نوع آمیخته و از نظر نتیجه کاربردی است. جامعه آماری در مرحله کیفی شامل فعالان شرکت های دانش بنیان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری نظری، 20 مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع نظری با آن ها صورت پذیرفت. روایی و پایایی آن به ترتیب با استفاده از نسبت روایی محتوایی و روش آزمون کاپای-کوهن بررسی شد. در بخش کمی با توجه به محدود بودن جامعه آماری از جدول مورگان استفاده شد که تعداد 327 شرکت با استفاده از پرسشنامه که پایایی و روایی آن به ترتیب با استفاده از آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تأییدی تائید شده بود مورد بررسی قرار گرفتند. جهت پاسخ به سؤالات پژوهش: 1- شرکت های دانش بنیان بر اساس ابعاد 8 گانه هوشمندی رقابتی بر اساس شاخص دیویس-بولدین در دو خوشه دسته بندی شدند. 2- با استفاده از تحقیق کیفی 59 مؤلفه پیش بینی کننده هوشمندی رقابتی جهت ورود به بازارهای هدف صادراتی شناسایی شد. 3- به منظور دستیابی به مدل بهینه، روش های مدل سازی معمولی و روش های مدل سازی جمعی بر روی مجموعه متغیرهای حاصل از سه روش انتخاب ویژگی اعمال گردید. نتایج نشان داد شرکت های دانش بنیان از نظر برخورداری از میزان هوشمندی رقابتی در وضعیت متمایزی قرار دارند که بر همین اساس مدل های تصمیم گیری آن ها جهت ورود به بازارهای هدف صادراتی متفاوت خواهد بود.