هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر رویکردهای آموزشی بر پیچیدگی شناختی و مهارت های حل مسئله اجتماعی دانش آموزان مقطع متوسطه ناحیه 2 شیراز، بود. این تحقیق بر حسب هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع نیمه آزمایشی با دو گروه و از لحاظ زمانی، مقطعی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه ناحیه 2 شیراز و با توجه به نمونه گیری به شیوه هدفمند، 40 نفر (گروه پیش آزمون و پس آزمون) مورد آزمون قرار گرفت. در این پژوهش، جهت سنجش متغیرهای مستقل، اقدام به برگزاری جلسات آموزشی با رویکرد ترکیبی و سنتی در 10 جلسه دو ساعته برای دانش آموزان شد. برای سنجش پیچیدگی شناختی از پرسشنامه استاندارد مبارکی و همکاران (1395) و برای سنجش مهارت حل مسئله اجتماعی از فرم کوتاه پرسشنامه تجدیدنظر شده حل مسئله اجتماعی (SPSI-R)، (دزوریلا و همکاران، ۲۰14)، استفاده و میزان آلفای کرونباخ به ترتیب برابر 892/0 و 961/0 بدست آمد. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون تی مستقل و تحلیل کواریانس یک راهه)، مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل تحلیل کواریانس نشان داده که رویکرد ترکیبی آموزشی بر پیچیدگی شناختی و مهارت های حل مسئله تاثیر معناداری داشته است. همچنین؛ نتایج آزمون t مستقل نشان داده است که رویکرد سنتی آموزشی بر پیچیدگی شناختی و مهارت های حل مسئله، تاثیر معناداری نداشته است.