آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۳۱

چکیده

ابن فارس در معجم مقاییس اللغه و راغب اصفهانی در مفردات الفاظ القرآن، در فهم واژگان از نظریه «اصل معنایی» بهره جسته اند. این نظریه به صورت گسترده و جدی از سوی ابن فارس مطرح گردید. در این نظریه معنای استعمالی واژه، به عنوان گوهر معنایی، بن و یا همان اصل معنایی آن شناخته می شود به گونه ای که اصل معنایی با تطور و تغییر صیاغت و هیئت واژه باقی می ماند. براساس نظریه ابن فارس، هر واژه می تواند دارای اصل های متعدد معنایی باشد و هر یک از اصول در فهم عمیق واژه تأثیر به سزایی دارند، اما این نظریه، نزد راغب اصفهانی بر این اساس استوار است که هر ریشه لغوی تنها دارای یک اصل معنایی و سایر معانی، به آن اصل بازمی گردند. این نوشتار با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی به نتایجی دست یافته که مهترین آنان را این گونه می توان برشمرد: نظریه اصل معنایی با نظریه اشتقاق متفاوت بوده و از نظر رتبه متأخر از آن است. ابن فارس در موارد فراوانی به اصل معنایی واحد قائل شده که به نظر در این موارد موفق به کشف رابطه معنایی بین واژگان مشتق از یک ماده گردیده، اما در بقیه موارد به دلیل عدم موفقت در کشف رابطه معنایی جهت ارجاع به اصل واحد معنایی ناگزیر از ایجاد اصول معنایی شده است. در برخی از موارد دیدگاه راغب با ابن فارس در ارائه اصل معنایی واحد هماهنگ نیست و در برخی موارد ابن فارس در کشف اصل معنایی دقیق تر از راغب عمل کرده است. راغب برخلاف ابن فارس در صورت عدم کشف پیوند معنایی میان واژگان یک ماده به جای تأسیس و ایجاد اصل معنایی دیگر تنها به ذکر معنای آن واژه اکتفا کرده و در خصوص اصل معنایی آن یا ارجاع آن به اصل معنایی مذکور در آن ماده سکوت پیشه کرده است.

تبلیغات