آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۵

چکیده

زمینه و هدف: رشد شهری در قرن بیستم سهم جمعیت شهرنشین را به شدت افزایش داد وشهرنشینی را به شیوه غالب زندگی تبدیل کرد.امروزه با گسترش و پیچیدگی نظام شهری و شهرنشینی، دولتمردان و مسئولین دیگربه تنهایی قادر به کنترل و هدایت جوامع شهری و پاسخ به نیازهای روزافزون توسعه شهری نیستند. در این حالت فرایندی از همیاری دولت، بخش عمومی، جامعه مدنی و بخش خصوصی شکل می گیرد که حکمروایی شهری نامیده می شود.این پژوهش با هدف تحلیل تطبیقی حکمرانی خوب شهری(مطالعه موردی مناطق 4 و5 شهر اهوازانجام شده است.روش بررسی: تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش از نوع تحقیقات توصیفی  تحلیلی می باشد. جمع آوری داده و اطلاعات به روش اسنادی، کتابخانه ای و پیمایشی صورت گرفته است. در این راستا،جامعه و حجم نمونه 30 نفر ازکارشناسان و خبرگان شاغل در شهرداری مناطق 4 و 5 است. برای وزن دهی و رتبه بندی شاخص ها از تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و برای جهت تجزیه و تحلیل اماری آزمون T استفاده شده است.یافته ها و نتیجه گیری یافته ها نشان می دهدکه منطقه 4 به عنوان یک منطقه برخوردار و منطقه 5 به عنوان منطقه کم برخوردار است. بررسی شاخص های حکمروایی خوب شهری در این مناطق از شهراهوازنشان می دهد که حد مطلوبیت وضعیت حکمروایی خوب شهری در منطقه 5 کمتر از حد متوسط بوده است. نتایج حاصل از تحلیل برای رتبه بندی مناطق نشان می دهد که منطقه 4 وضعیت بهتری داشته و منطقه 5به عنوان منطقه کم برخوردار در اولویت اول برای بهبود شرایط اجرای حکمروایی خوب شهری است.

Comparative analysis of good urban governance (case study of regions 4 and 5 of Ahvaz city)

Background and Aim: Urban growth in the 20th century greatly increased the share of the urban population and turned urbanization into the dominant way of life. Today, with the expansion and complexity of the urban system and urbanization, statesmen and other officials alone are able to control and guide urban communities and respond to the ever-increasing needs of development. They are not urban. In this case, a process of collaboration between the government, the public sector, civil society and the private sector is formed, which is called urban governance. Methods: This research was conducted with the aim of comparative analysis of good urban governance (case study of areas 4 and 5 of Ahvaz city). It is practical and in terms of the method, it is descriptive and analytical research. Data and information collection has been done by documentary, library and survey methods. In this regard, the community and sample size of 30 experts and experts working in the municipality of regions 4 and 5 For weighting and ranking indicators, hierarchical analysis (AHP) was used, and for statistical analysis, T-test was used.Findings and Conclusion: The findings show that region 4 is a rich region and region 5 is a low region. The examination of the indicators of good urban governance in these areas of Shahr-e-Hawaz shows that the level of desirability of the state of good urban governance in region 5 was lower than the average level. The results of the analysis for the ranking of regions show that region 4 had a better situation. And region 5, as a less privileged region, is the first priority for improving the conditions for implementing good urban governance.

تبلیغات