وضعیت کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدارس هوشمند ابتدایی شهر شوش (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
هدف از پژوهش آگاهی از وضعیت کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در محیط یاددهی-یادگیری مدارس هوشمند دوره ابتدایی شهر شوش بود. روش پژوهش، آمیخته از نوع تبیینی بود. این پژوهش در مدارس هوشمند پسرانه دوره ابتدایی شهر شوش انجام شد. در بخش کمّی به علت کوچک بودن حجم نمونه، کلیه معلمان (70 نفر) به روش سرشماری انتخاب شدند. داده های کمّی پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. روایی پرسشنامه، توسط تعدادی از متخصصان علوم تربیتی مورد تائید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از آلفای کرانباخ، 94/0 محاسبه شد. در بخش کیفی پژوهش، مصاحبه با 10 نفر از مدیران و 10 نفر از معلمان انجام گرفت. برای تحلیل داده های کمّی از تی تک نمونه ای؛ و برای تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد وضعیت کاربرد فاوا در پنج مؤلفه: 1- استفاده معلمان از محتوای الکترونیکی (چندرسانه ای) در فرایند یاددهی-یادگیری، 2- طراحی محتوای الکترونیکی (چندرسانه ای) مورد نیاز توسط خود معلمان، 3- نقش دانش آموزان در تهیه محتوای الکترونیکی (چندرسانه ای)، 4- استفاده از فاوا برای استمرار یاددهی-یادگیری، 5- ترغیب دانش آموزان جهت استفاده از فاوا برای گسترش دانش و تعمیق یادگیری توسط معلمان؛ پایین تر از حد مطلوب بود. با تحلیل داده های کیفی موانع مهمی از قبیل ضعف دانش و مهارت معلمان و دانش آموزان و خانواده؛ مشکلات فرهنگی و نگرشی مربوط به معلمان، خانواده و دانش آموزان؛ مشکلات مربوط به زیرساخت، امکانات و منابع مالی؛ ضعف انگیزشی؛ و همچنین مشکلات مربوط به برنامه درسی؛ به عنوان موانع کاربرد فاوا در مدارس موردمطالعه شناسایی شد.A Study of Status of Communication and Information Technology Application at Elementary Smart Schools at Shush City
The aim of the present study was to investigate the status of communication and information technology(ICT) application in the teaching-learning environment of elementary smart schools at Shush City. A mix-method was used in this research. This study was conducted in the boy elementary smart schools of Shush City. In the quantitative section, Due to the small size of the school teaching staff, all teachers participated in the study(N=70). The quantitative data were collected using a researcher- made questionnaire. The validity of questionnaire was confirmed by specialists in education. The reliability was estimated by Cronbach alpha (α=0.94). Also in quantitative section, the descriptive statistics (frequency, percentage, mean and standard deviation) were used and in the inferential statistics the one-sample t test was used to analyze data. In the qualitative section, 10 principals and 10 teachers were interviewed. For analyzing qualitative data, open and axial coding was used. The findings showed that the status of ICT application in the 5 components of (i) use of electronic content (multimedia) by teachers, (ii) designing an electronic content (multimedia), (iii) the role of students in preparation of electronic content (multimedia), (iv) use of ICT to continuing the teaching-learning process(v) encouraging the students to deploy ICT to learn deeply and widely by teachers; was lower than the desirable level. The qualitative results identified important obstacles such as: (a) lack of sufficient knowledge and skills on the part of teachers, students and families (b) cultural, attitudinal and motivational problems related to teachers, families and students, (c) problems related to infrastructure, facilities and financial resources, and (d) the curricular problems.