«گرشاه نامه»: تلفیق شاهنامه و گرشاسب نامه در برخی از دست نویس ها با توجه به توالی داستانی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
شاهنامه را می توان به این اعتبار که شامل شرح اتفاقات از آغاز خلقت در جهان ایرانی تا پایان کار ساسانیان است، جامع ترین حماسه منظومِ ملّی تاریخی ایران دانست. اگر مبنای تاریخ نگاری ما شاهنامه باشد، داستان گرشاسب نامه مربوط به دوره ای تقریباً هزارساله است که از آوارگی جمشید و به تخت نشستن ضحّاک آغاز و تا پایان کار ضحّاک و کمی بعد از شاهنشاهی فریدون ادامه پیدا می کند و نزدیک به پانصد بیت از شاهنامه شرح وقایع این دوره را شامل می شود. وزن مشترک و به هم تنیدگی موضوعی شاهنامه و گرشاسب نامه باعث شده است که در بعضی دست نویس های شاهنامه ، این دو منظومه اثری واحد در نظر گرفته شوند و داستان های مربوط به گرشاسب نامه در خلال داستان های شاهنامه و بر اساس توالی صحیح وقایع داستانی، کتابت گردد. مقاله حاضر به بررسی این موضوع می پردازد.“Garshāhnāmeh”: The incorporation of Garshāsbnāmeh’s couplets into afew of the Shāhnāmeh’s MSS in accordance with the sequence of the tale
Because the Shāhnāmeh includes the accounts of the happenings in Greater Iran from the beginning of creation all through to the end of the Sāsānid reign, it can be regarded as Iran’s most comprehensive national-historical epic poem. If the Shāhnāmeh is to be the basis of our historiography, then the story of the Garshāsbnāmeh is related to a nearly one thousand-year-period beginning with Jamshid’s wanderings and Zahhāk’s accession to the throne and continuing to the end of his rule and Freydūn’s reign shortly after. Therefore, it includes almost five hundred verses taken from the Shāhnāmeh that cover the events of that period. The identical meter of both poems and the topical interrelatedness of the two have led to the assumption that they are one and the same work. As a result, certain accounts from the Garshāsbnāmeh have been interpolated and copied in the Shāhnāmeh in the correct order of the events. The present article addresses this issue.