طراحی و تبیین الگوی کنشگری اتحاد راهبردی در شرکت های تکنولوژی محور (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
کنشگری اتحاد راهبردی به واکنش مبتکرانه سازمان در شناسایی و پاسخگویی به فرصت های اتحاد استراتژیک اشاره دارد. پژوهش حاضر به دنبال ارائه الگوی کنشگری اتحاد برای بنگاه های هایتک به منظور اقدام اتحادی رقابت محور در جهت هم افزایی با شرکای بالقوه است تا به عملکرد تجاری برتری نسبت به رقبای خود دست یافته و به کسب مزیت رقابتی برتر نائل گردند. رویکرد تحقیق حاضر آمیخته است و ماهیت آن در بخش کیفی، بنیادی و در بخش کمی، کاربردی می باشد. داده های بخش کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند با 18 نفر از خبرگان دانشگاهی، کارشناسان خبره و مدیران شرکت های هایتک ایرانی که سابقه اتحاد راهبردی در فعالیت های خود دارند، جمع آوری شد و از طریق نمونه گیری نظری و گلوله برفی تا رسیدن به نقطه اشباع نظری ادامه یافت و همچنین جمع آوری اطلاعات در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه انجام گرفت. پس از کدگذاری مصاحبه های بخش کیفی، تعداد 353 کد باز، 93 مقوله فرعی و 29 مقوله اصلی مفهوم سازی شد و مدل تحقیق در بخش کیفی در ابعاد علّی، محوری، راهبردها، زمینه ای، مداخله گر و پیامدها استخراج گردید و مولفه های پیچیدگی و رهبری بازار، رویکرد آینده نگر، رصدگری شریک، مشروعیت و تعامل فرهنگی، تلاطم بحرانی و مزیت رقابتی پیوسته به ترتیب در این ابعاد قرار گرفتند و در نهایت، برازش مدل تحقیق در بخش کمی منجر به تایید فرضیه های پنج گانه گردید.Designing and Explaining the Model of Alliance Proactiveness in High-Tech Companies
Alliance Proactiveness (AP) refers to the organization's innovative response to identifying and responding to strategic alliance opportunities. This study seeks to provide a model of AP for high-tech firms in order to act competitively and synergize with potential partners to achieve superior business performance over their rivals and achieve a superior competitive advantage. The approach of the present study is mixed method which its nature is qualitative in the qualitative part and practical in the quantitative section. Qualitative data were collected through semi-structured interviews with 18 academic experts and managers of high-tech Iranian companies with a history of strategic alliance in their activities, and continued through theoretical and snowball sampling to reach the theoretical saturation point. Also data were collected using a questionnaire in a quantitative section. After coding the qualitative section interviews, 353 open codes, 93 sub-categories and 29 main categories were conceptualized and the research model in the qualitative part was extracted in causal, pivotal, strategies, contextual, intervening and consequences dimensions. The components of market complexity and leadership, foresight approach, partner monitoring, legitimacy and cultural interaction, critical turbulence, and continuous competitive advantage were placed in these dimensions, respectively. Finally, the fit of the research model in the quantitative part led to the confirmation of the five hypotheses.