این پژوهش با هدف تبیین مفهوم خارق العادگی در تعریف معجزه، تقریری از دیدگاه علّامه طباطبائی درباره ماهیت معجزه، ارائه می کند که برخی تعارضات ظاهری در بیان ایشان را رفع می نماید. در این راستا با الگوگیری از روش مفسر المیزان بر اساس تحلیل جامع آیات قرآن، تبیینی نو از مفاهیم کلیدی قرآنی مورد استفاده در این بحث مانند نفس، روح، ملکوت و پیوند میان آن ها ارائه شده و روشن می گردد، معجزه هرگز قوانین طبیعت را نقض نمی کند و مساله عدم سنخیت علت و معلول که عامل ظهور یک تناقض در بحث علامه شده است، با معرفی عاملی مادی در نفس پیامبر به عنوان علت معجزه حل می شود؛ البته از سوی دیگر بر وجود مساله ارتباط مادی و مجرد به شکلی کلان و عام در همه پدیده ها تاکید می شود؛ به این معنا که همه پدیده ها از سطح ظاهری یا مادّی و به تعبیر قرآن خلقی برخوردارند و در عین حال و در پیوند با همین سطح، از جنبه ای باطنی یا مجرّد و به تعبیر قرآن ملکوتی بهره مند هستند و این دو سطح در سراسر هستی با یکدیگر تعامل دارد و مساله دشوار فلسفه، تبیین این پیوند و تعامل سراسری است؛ بنابراین معجزه به عنوان یک استثناء برای اصل سنخیت مورد بحث نخواهد بود؛ زیرا در معجزه جنبه ملکوتی انسان برگزیده در جنبه ملکوتی سایر پدیده ها اثر می گذارد و در سطح مشهود نفس مادی او بر طبیعت اشیاء اثرگذار است