یکی از مهم ترین چالش هایی که سازمان ها در محیط های پیچیده و پویا با آن مواجه اند، چگونگی ایجاد توازن بین فعالیت های اکتشافی و نوآورانه با فعالیت های بهره بردارانه است. فائق آمدن بر چنین چالشی مستلزم توجه سازمان ها به توسعه رهبری دوسوتوان است؛ زیرا این رهبران نقش بسیار مهمی در فرایند توسعه منابع انسانی، بهبود مدیریت سازمان و درنهایت رشد عملکرد سازمانی دارند. بر این اساس هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر رهبری دوسوتوان بر سکوت کارکنان با در نظر گرفتن نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی و سرمایه اجتماعی است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را 200 نفر از کارکنان اداری شرکت نفت پارس تشکیل می دهند. از این تعداد، 132 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه موردبررسی انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه توزیع شد و پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و روایی پرسشنامه از طریق روایی محتوا و تحلیل عاملی تأییدی، تائید شد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با اس تفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شده است. یافته ها حاکی از آن است که رهبری دوسوتوان تأثیر منفی و معنادار بر سکوت کارکنان دارد و رابطه مثبت و معنادار سبک رهبری دوسوتوان بر توانمندسازی روان شناختی و سرمایه اجتماعی تائید شد. همچنین تأثیر منفی و معنادار سرمایه اجتماعی بر سکوت کارکنان مورد تائید قرار گرفت. درنهایت در این پژوهش نقش میانجی گری سرمایه اجتماعی در رابطه بین رهبری دوسوتوان و سکوت کارکنان نیز مورد تائید قرار گرفت.