کیفیت زندگی معلمان، نشانه ای آشکار و تعیین کننده از روند تعالی یا تباهی در هر جامعه ای است. پژوهش حاضر با هدف واکاوی مسائل پیچیده شغلی معلّمان انجام شده است. سعی شد تا با نگاهی جامع و ژرفانگر و با استفاده از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی، مشکلات موجود در عملکرد بهینه ایشان شناسایی شده و عواملی که زمینه ساز افت انگیزه شده است، واکاوی گردد. برای گرد آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد و با استفاده از نمونه گیری ملاکی، پس از انجام 21 مصاحبه، اشباع نظری داده ها حاصل شد. به منظور افزایش اتکاپذیری، تاییدپذیری، باورپذیری صحت داده ها، از شیوه های «بازرسی و بازبینی در زمان کُدگذاری»، «بهره گیری از نظرات همکاران پژوهشی و تأیید آن ها»، «تبیین جزئیات دقیق فرایند گردآوری و تحلیل داده ها»، «درگیری طولانی مدت»، سه سو سازی و تحلیل موارد منفی استفاده شد. تحلیل عمیق ادراک معلّمان، موجب شد تا مسائلی نظیر شرایط نامساعد سازمانی، دخالت ها و تحکم های مدیریتی، شرایط نامساعد محیط کاری، کمبود حقوق، مزایا و امکانات رفاهی، کاهش علایق و ترجیحات دانش آموزان به فرایند یادگیری، تنزل شأن و جایگاه معلّم و فراهم نبودن زمینه پیشرفت و بالندگی تحصیلی و شغلی ، شناسایی شود. نتایج نشان داد که معلّمان، از مسائلی جدی در نظام آموزش و پرورش رنج می برند که به دلیل مرتفع نشدن مشکلات، به بروز دلسردی، افت انگیزه و کاهش عملکرد بهینه از آن ها منجر شده است. به نظر می رسد تداوم این مشکلات، می تواند به تعمیق، پیچیدگی و تحکیم آن دامن زده و به تشدید و تسریع برخی از تبعات ناگوار اجتماعی و اخلاقی و کاهش سلامتی و بالندگی فردی و جامعه بینجامد.