آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

دانش روایت شناسی، امکانی است برای پژوهشگران تاریخ در بررسی و نقد روایت های مختلف تاریخی و درک آنها. این دانش با بررسی عناصری چون زمان در قالب نظم، تداوم (دیرش) و بسامد و نیز بررسی شخصیت و شخصیت پردازی، زاویه دید و کانونی شدگی، سطوح معنایی و... در فهم روایت به محقق کمک شایانی می کند. پژوهش حاضر با بررسی مقایسه ای روایت سقیفه در تاریخ طبری و تاریخ نامه طبری(بلعمی) با استفاده از روش نقد روایت شناسانه از جهتِ تداوم یا دیرش زمانی و بسامد، به بررسی تفاوت این روایت ها از یک واقعه می پردازد و نشان می دهد که طبری با استفاده از بسامد مکرر و ارائه شش روایت از سقیفه امکان بازنمایی ابوبکر و عمر را به عنوان کانون روایت فراهم کرده است و در همین حال برخی از صداهای حاضر در سقیفه را نیز حذف می کند. بر خلاف تاریخ طبری، تاریخ بلعمی با افزودن بر تداوم زمانی روایت، امکان گنجاندن شخصیت های بیشتری در روایت سقیفه را مهیا کرده است و بدین ترتیب ضمن افزودن به صداهای موجود در روایت، مطالبی را در روایت سقیفه وارد می کند که در روایت طبری وجود ندارد و اصولاً جزء صداهای خاموش به شمار می رود. بلعمی با این کار ضمن به چالش کشیدن روایت دو قطبی طبری، صدای طرفداران علی(ع) و عباس عموی پیامبر را در روایت سقیفه وارد می کند. به این ترتیب روایت های بلعمی و طبری از سقیفه را می توان روایت هایی مستقل از هم به حساب آورد، روایت هایی که نشان می دهند مورخان در مقام کنشگران تاریخ عمل می کنند.

تبلیغات