بررسی مبانی نظری و ادبیات پژوهش نشان می دهد می توان رابطه مثبت و یا منفی معناداری بین ساختار مالکیت و نقدشوندگی سهام پیش بینی کرد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، بررسی احتمال وجود رابطه نامتقارن بین مالکیت عمده و نقدشوندگی سهام است. با استفاده از رویکرد الگوی رگرسیون انتقال هموار تابلویی و داده های ترکیبی 135 شرکت در بازه زمانی 1387-1396 رابطه نامتقارن بین مالکیت عمده و نقدشوندگی سهام تبیین شد. همچنین، بر اساس مدل های شبکه عصبی و رگرسیون لجستیک، میزان خطای پیش بینی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان می دهد، در رژیم اول (سطح آستانه 34 درصد) رابطه مثبت و معناداری بین مالکیت عمده و نقدشوندگی سهام و در رژیم دوم رابطه منفی و معناداری بین مالکیت عمده و نقدشوندگی سهام وجود دارد. همچنین نتایج پژوهش حاضر بر کمتر بودن خطای مدل های پیش بینی مبتنی بر شبکه های عصبی نسبت به رگرسیون لجستیک تأکید دارد. به نهادهای قانونی توصیه می شود قوانین مرتبط با پشتیبانی از سرمایه گذاران و البته پیش از آن شفافیت اطلاعات مالی در بازارهای مالی را توسعه دهند.