پرسش اصلی مقاله حاضر "بررسی تفکر فراجنسیتی به زن در جامعه مطرح شده از نظر فارابی" است. به عبارت دیگر هدف این است که روشن شود؛ شالوده های فکری فارابی در طرح مدینه فاضله او نسبت به زن؛ چیست؟ فلسفه سیاسی برای زنان در زندگی سیاسی، وظیفه هایی را ترسیم می کند و این در حالی است که فارابی نیز به عنوان فیلسوف برتر زمان خویش ارتباطی عمیق میان اندیشه های فلسفی یونانی با دستورات و آموزه های دین اسلام برقرار نموده است. همچنین فارابی به تأسی از حکمای یونان، انسان را مدنی بالطبع می داند و با نگاهی انسان مدار و فضیلت محور و تقریباً فارغ از جنسیت به شخصیت زن می پردازد. این مقاله به روش توصیفی و تحلیلی به بررسی آراء فارابی درباره ی جایگاه زن در جامعه مدنی مطلوب پرداخته است.در آثار فارابی واژه هایی مثل نساء و نسوان و رجال کمتر مشاهده می شود. وی همواره از واژه هایی عام و فراگیر در نظریه های فلسفی خود استفاده کرده است یعنی وی در تفاضل بین ابناء بشر جنسیت را محور تفکیک قرار نمیدهد. در نگاه انسان شناسی او جنسیت مداخله ی در انسانیت ندارد. تا بدین وسیله دیدگاه فرا جنسیتی خود را به تصویر بکشد.