پیروزی انقلاب اسلامی یکی از وقایع عمده ای بود که نه تنها موازنه های سیاسی در خاورمیانه و جهان را برهم زد، بلکه بسترهای نظریه پردازی مختلفی را از سوی محققان داخلی و خارجی نیز فراهم ساخت. بنابراین روایت های مختلفی از تاریخ انقلاب توسط آنان به نگارش درآمد. دراین راستا، تداوم انقلاب، موضع گیری های جدیدی را در عرصه تاریخ نگاری سبب شد و علاوه بر محققان و محافل علمی، شخصیت های درگیر در انقلاب را در هر دو جبهه مدافع و مخالف، برای تبیین آن به تلاش واداشت. با توجه به این امر، مقوله آسیب شناسی تاریخ نگاری انقلاب اسلامی یکی از مهم ترین نیازهای تاریخ نگاری معاصر ایران است که سبب بالندگی و نوآوری آن می شود. آسیب هایی که ارکان و مبانی اساسی تاریخ نگاری انقلاب را تهدید می کنند و شناخت آنها اساسی ترین گام در جلوگیری از پیدایش و رشد آسیب هاست. بااین هدف، پرسش اصلی مقاله حاضر با شیوه ای توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از روش کتابخانه ای معطوف به این سؤال است که «چه آسیب هایی ارکان تاریخ نگاری انقلاب اسلامی را مورد تهدید قرار می دهند؟». دستاورد پژوهش حاکی از آن است که عواملی همچون کمبود منابع درخصوص برخی رویدادها، تحریف چشم اندازهای انقلاب اسلامی، عدم ترسیم یک راه مشخص، حضور مدیریت های غیرمتخصص با عرصه تاریخ نگاری، نگاه ژورنالیستی به تاریخ نگاری و... از برجسته ترین آسیب هایی هستند که ارکان تاریخ نگاری انقلاب اسلامی را تهدید می کنند.