آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

«آزادی» در دانش های ارزشی، به فعل اختیاری انسان در آزاد گذاشتن خود یا دیگران اشاره دارد. برای تعیین ارزش آزادی، نیازمند اصول و قواعدی هستیم که امروزه ارائه این اصول برای تعیین قلمرو آزادی با انتقادهایی مواجه شده است؛ زیرا اولاً، این اصول مبتنی بر نوع تلقی خاصی از سعادت هستند. ثانیاً، به سلب حداکثری آزادی منفی منجر می شوند. از سوی دیگر، عدم ارائه اصول اخلاقی نیز با انتقاداتی مواجه شده است؛ زیرا نداشتن اصول اخلاقی، به غفلت از آزادی مثبت منتهی می شود. این پژوهش با روش تحلیلی و استدلالی، به تبیین دیدگاه اسلام در ارائه اصولی برای تعیین قلمرو آزادی می پردازد و ضمن التزام به خردگرایی و واقع گرایی، از آزادی در معنای منفی و مثبت آن دفاع خواهد کرد. به گونه ای که از پیامدهی منفی ناشی از عدم ارائه جمع بین این دو احتراز خواهد شد. در نتیجه، بدون پذیرش بی تفاوتی، از مداخله و ممانعت حداکثری پرهیز خواهد شد. اسلام با توجه به توحید و مخلوق بودن انسان و جهان و با توجه به واقع گرایی و غایت گرایی در ارزش سنجی رفتار، اصول زیر را در تعیین قلمرو آزادی ارائه می دهد: اصل بندگی، اصل آزادی، ارزشمندی تأمین نیازها، اهتمام به آزادی مثبت و پذیرش پلورالیسم اجتماعی. در حوزه تغییر و اصلاح رفتار نیز اصول و قواعدی چون لزوم حسن ظن، حمل بر صحت رفتار دیگران، اصل تغافل، اصل تدرج و مدارا مورد توصیه قرار می گیرند.

تبلیغات