با مقایسه میان سروده های کمدی الهی و مبانی قرآنی، عرفانی، برهانی و ادبی، و با پرده برداشتن از زبان تأویلی و رازآلود آن، می توان به اشتراکات بسیاری میان مبانی معرفت شناسانه اثر گرانقدر دانته و عرفان اسلامی پی برد. در مقاله پیش رو، با رویکرد تحلیلی تطبیقی به بررسی حال و مقام خوف و رجا در مقدمه بخش دوزخ این کتاب و مقایسه آن با مبانی عرفان اسلامی پرداخته شده است. نتایج به دست آمده بیان گر این نکته اند که در سروده های این بخش، علی رغم مشابهت هایی در لزوم هادی و پیر در سفر تصعیدی ارتقایی و پی سپاری در طرق حصول معرفت عقلانی در آغاز سلوک، ادامه دادن راه با پیر عشق، پس از قصور و واماندگی و عدم توان عقل در ادامه راه، خوف و ترس رهبانی ترسایی بسیار تبلور دارد و کمتر نشانی از عشق و محبّت دیده می شود و خوف عقوبت، بسیار برجسته تر از خوف مکر است و این مسائل به دلیل تأثیرپذیری دانته از تعالیم کلیسا و نگاه خائفانه و شریعت مدارانه او در ارتباط با پروردگار است.