شکل گیری همکاری های راهبردی به دلیل تعدد ذی نفعان و کنش سیاسی میان آنان، فرایندی متأثر از رفتار سیاسی است. پژوهش حاضر درصدد بررسی زیربنای سیاسی تصمیم گیری در این خصوص از طریق تمرکز بر نقش مهارت سیاسی و محیط سیاسی بر رفتارهای سیاسی است. برای تحقق این هدف، داده ها بر اساس منطق نمونه گیری تصادفی ساده و از میان 68 همکاری راهبردی مبتنی بر بازار میان کسب وکارهای نوپا حوزه فناوری اطلاعات گردآوری شده اند و تأثیر مهارت سیاسی و محیط سیاسی در رفتارهای سیاسی مرتبط با تصمیم گیری، با در نظر گرفتن نقش میانجی سرمایه اجتماعی و نقش تعدیل تر اراده سیاسی مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاضر که ریشه در خاستگاه تئوری های تصمیم گیری و همچنین تئوری نفوذ اجتماعی دارد، بیانگر چگونگی کنش و تعامل میان مؤلفه های سیاسی محور به منظور اعمال نفوذ اجتماعی در تصمیم گیری است و نشان می دهد مهارت سیاسی هم به صورت مستقیم و هم به واسطه خلق سرمایه اجتماعی سبب بروز رفتارهای سیاسی مثبت در تصمیم گیری های مرتبط با شکل گیری همکاری های راهبردی می شود؛ درحالی که محیط سیاسی بستر بروز رفتارهای سیاسی مخرب را فراهم می کند. به علاوه، یافته ها نقش تعدیل کنندگی اراده سیاسی را در بالفعل کردن مهارت های سیاسی در ارتباط مستقیم با رفتار سیاسی تائید می کندشکل گیری همکاری های راهبردی به دلیل تعدد ذی نفعان و کنش سیاسی میان آنان، فرایندی متأثر از رفتار سیاسی است. پژوهش حاضر درصدد بررسی زیربنای سیاسی تصمیم گیری در این خصوص از طریق تمرکز بر نقش مهارت سیاسی و محیط سیاسی بر رفتارهای سیاسی است. برای تحقق این هدف، داده ها بر اساس منطق نمونه گیری تصادفی ساده و از میان 68 همکاری راهبردی مبتنی بر بازار میان کسب وکارهای نوپا حوزه فناوری اطلاعات گردآوری شده اند و تأثیر مهارت سیاسی و محیط سیاسی در رفتارهای سیاسی مرتبط با تصمیم گیری، با در نظر گرفتن نقش میانجی سرمایه اجتماعی و نقش تعدیل تر اراده سیاسی مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاضر که ریشه در خاستگاه تئوری های تصمیم گیری و همچنین تئوری نفوذ اجتماعی دارد، بیانگر چگونگی کنش و تعامل میان مؤلفه های سیاسی محور به منظور اعمال نفوذ اجتماعی در تصمیم گیری است و نشان می دهد مهارت سیاسی هم به صورت مستقیم و هم به واسطه خلق سرمایه اجتماعی سبب بروز رفتارهای سیاسی مثبت در تصمیم گیری های مرتبط با شکل گیری همکاری های راهبردی می شود؛ درحالی که محیط سیاسی بستر بروز رفتارهای سیاسی مخرب را فراهم می کند. به علاوه، یافته ها نقش تعدیل کنندگی اراده سیاسی را در بالفعل کردن مهارت های سیاسی در ارتباط مستقیم با رفتار سیاسی تائید می کند