آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۲

چکیده

مواجهه با پرونده هسته ای ایران یکی از محورهای اصلی سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در دوران ریاست جمهوری جرج بوش و باراک اوباما بوده است. با عنایت به این موضوع، پژوهش پیش رو نیز درصدد مقایسه رویکرد آن ها بوده و هدف اصلی نوشتار پاسخ به این پرسش هاست که رویکرد بوش و اوباما نسبت به پرونده هسته ای ایران چه تفاوت هایی با هم داشت و برمبنای کدام رهیافت های روابط بین الملل قابل توصیف و تحلیل است؟ بر مبنای داده های تحقیق، عملکرد جرج بوش و کابینه او که به شدت متأثر از آموزه های نو محافظه کاری بود، در چارچوب رهیافت رئالیسم تهاجمی قابل تحلیل است. زیرا آن ها با تأکید بر استثناگرایی آمریکا، تهدید مداوم مبنی بر حمله به تأسیسات هسته ای ایران و همکاری نکردن با دیگر کنشگران درگیر در این ماجرا، عملکردی عمدتاً یکجانبه گرایانه را در قبال پرونده هسته ای ایران در پیش گرفته بودند. از سوی دیگر، باراک اوباما با بهره گیری از مؤلفه های نهادگرایی نئولیبرال، خواستار همکاری، تعامل، ایفای نقش دیپلماسی، بهره گیری از قدرت نرم و ظرفیت سازمان های بین المللی در سیاست خارجی بود. بنابراین او توانست با اتخاذ سیاست چندجانبه گرایی آمریکا محور، اجماع قدرت های بزرگ و نهادهای تأثیرگذار سیاسی و اقتصادی را در مقابله با ایران کسب کرده و گروه 1+5 و ایران بعد از مذاکراتی طولانی به توافق رسیدند.

تبلیغات