تحلیلِ بازتولید پدیدۀ «مهاجرت» در ادبیات زنان، تصویرگر کشاکش انتخاب میان خود و دیگری است. دیگری ای که گسترۀ آن فرزند، خانواده، هویت، سرزمین، تاریخ و جامعه است. محرک این نزاع -خود و دیگری- جنگ، غربت و آوارگی است، پدیده هایی که هر یک با گسترۀ وسیعی از بایدها و نبایدهای تاریخی و هویتی، افراد را ملزم به انتخاب می نماید. این پژوهش به دنبال خوانشی فمینیستی از «تجربه» یک نویسندۀ زن از «مهاجرت» است. تجربه ای که در روایتی دراماتیک می تواند فضای ذهنی و بعضا تصاویر فانتزی تخیل نویسنده را افزون بر واقعیت های محض خبری و رسانه ای، در معرض ذهن و وجدان مخاطب قرار دهد. پژوهش حاضر به واکاوی «مهاجرت» و شناسایی چالش مهاجران با مسئله مهاجرت می پردازد. این موضوع بر مبنای رمان لیلة الملیار (1967)، نوشتۀ غادةالسمان، یکی از زنان رمان نویس مشهور عرب پی گیری شده است. شناسایی تحول مفهومی در هویت مهاجران در این نوشتار با رویکردی «فمینیستی» و با روش توصیفی– تحلیلی انجام پذیرفته است. مقاله روشن نموده که به رغم همه جانبه نگری نویسنده نسبت به پدیدۀ مهاجرت و مسئلۀ مهاجران، نگاه مردسالارانه و تفسیرهای جنسیتی از کنش شخصیت ها در شخصیت پردازی و پیشبرد رویدادها کاملا مشهود است.