از مهم ترین تحولات سیاست خارجی ترکیه در یک دهه گذشته به ویژه با روی کارآمدن حزب عدالت و توسعه، توجه به مناطق پیرامونی از جمله منطقه اوراسیا در چارچوب اصل «به صفررساندن اختلاف با همسایگان» و «بیشینه همکاری» است که در آیین سیاست خارجی این کشور بر آن تأکید شده است. تحول در سیاست خارجی ترکیه نسبت به منطقه اوراسیای مرکزی در شرایطی است که پیش از روی کارآمدن حزب عدالت و توسعه در آمریکا، مقام های آنکارا تنها بر اساس مناسبات فرهنگی و زبانی، سیاست خارجی خود را نسبت به این منطقه تعیین می کردند. در این زمان ارزش های عرفی گرایی و پان ترک گرایی پایه سیاست خارجی ترکیه را تشکیل می داد؛ اما با روی کارآمدن حزب عدالت و توسعه و اولویت یافتن توسعه اقتصادی در سیاست خارجی ترکیه، جذابیت اقتصادی منطقه اوراسیا تا حدود زیادی اولویت های فرهنگی این کشور را در منطقه در تأثیر قرار داد. در همین زمینه، سیاست خارجی رقابت محور ترکیه (رقابت ایدئولوژیک با کشورهای منطقه از جمله روسیه، گرجستان، ارمنستان) جای خود را به سیاست همکاری با آن ها داده است. این نوشتار با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که مهم ترین عامل در شکل دهی به سیاست خارجی ترکیه نسبت به منطقه اوراسیا چه بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که با توجه به رشد اقتصادی ترکیه در یک دهه اخیر و نیاز روزافزون به واردات انرژی از یک سو و نیز موقعیت ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک مناسب این کشور به منظور تبدیل شدن به هاب انرژی دنیا از سوی دیگر، می توان ادعا کرد که مسئله انرژی مهم ترین عامل تأثیرگذار بر شکل دهی سیاست خارجی ترکیه نسبت به منطقه اوراسیا در سال های اخیر بوده است.