آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

پژوهش حاضر یک بررسی ای معنی شناختی است که در آن، رفتار معنایی فعل «گرفتن» با استفاده از داده های تاریخی زبان فارسی از دوران باستان تا دوران معاصر بررسی و تحلیل شده است. هدف از چنین پژوهشی را می توان پاسخگویی به چهار پرسش دانست که عبارتند از 1- آیا مستندات موجود، چندمعنی بودن «گرفتن» را تأیید می کنند؟ 2- کدام مؤلفة معنایی میان معانی گوناگون این واژه مشترک است؟ 3- این واژه در ساخت های ترکیبی گوناگون کدام طرح واره های تصوری را شکل می دهد؟ 4- چه رابطه ای میان طرح واره های تصوری شکل گرفته از یک سو، وطرح واره های تصوریِ بازنمودیافته و مؤلفه های معنایی مذکور برای معانی این واژه از سوی دیگر، وجود دارد؟ بنابراین، در پژوهش حاضر بازنمود انواع طرح واره های تصوری در سازه هایی که با «گرفتن» ساخته شده اند، تحلیل شده است. برای تعیین مؤلفه های معنایی «گرفتن» به منظور پیگیری رفتار معنایی آن، ابتدا صورت ها و معانی این فعل در زبان های اوستایی، فارسی باستان و فارسی میانه ذکر شده و پاره هایی از متون این زبان ها نقل شده است. سپس با مراجعه به لغت نامة دهخدا، نمونه هایی از کاربرد «گرفتن» در زبانِ به کاررفته در متون نظم و نثر فارسی پس از اسلام (فارسی دری)، مانند تاریخ بیهقی و شاهنامة فردوسی، نقل گردیده و سرانجام با استفاده از فرهنگ های هشت جلدی سخن، دوجلدی صدری افشار و تک جلدی فارسی گفتاری نمونه هایی در فارسی امروز ذکر شده است. پس از بررسی معنایی این واژه،مشخص شده که «گرفتن» واژه ای چند معنی است و در ساخت های زبانی مرکب بازنمود انواع گوناگونی از طرح واره های تصوری را نشان می دهد. نوع طرح واره های تصوریِ شکل گرفته، معلول مؤلفة معنایی اصلی فعل است که این مؤلفة معنایی از زبان اوستایی تا فارسی نوین میان معانی گوناگون «گرفتن» مشترک باقی مانده است؛ بنابراین، سبب شکل گیری طرح واره هایی تصوری می شود که بین آنها روابط معناییِ شمول و استلزام مشاهده می شود. در واقع، تحلیل مؤلفه ای معنی این واژه در تعامل با تحلیل شناختی معانی آن، چندمعنی بودن «گرفتن» را ثابت می کند.

تبلیغات