هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه بازاریابی ورزشی دانشگاهی کشور بود. این پژوهش از نوع مطالعات هم بستگی بوده و به لحاظ هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش متشکل از پنج گروه شامل: هیأت رئیسه سابق و فعلی فدراسیون ملی ورزش های دانشگاهی، رؤسای هیأت های استانی و کارشناسان و کارکنان فدراسیون ورزش های دانشگاهی، مدیران و کارشناسان ادارات کل تربیت بدنی پنج بخش دانشگاهی و مدیران تربیت بدنی دانشگاه های بخش های آموزش عالی کشور (اعم از دانشگاه های دولتی، آزاد، پیام نور، علمی کاربردی، بهداشت و درمان و علوم پزشکی) و جمعی از اعضای هیأت علمی بود. . شایان ذکر است که با توجه به محدود بودن جامعه آماری، از روش نمونه گیری کل شمار استفاده شد. . نتایج نشان می دهد که کلیت مدل تحلیل عاملی تأییدی، از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین، مشخص می شود که به ترتیب اولویت بندی معنادار متغیرهای قابلیت مدیریت، قابلیت کارکنان بازاریابی، استراتژی بازاریابی، سیستم اطلاعات بازاریابی، واحد بازاریابی و قابلیت نشان سازی، بر قابلیت بازاریابی فدراسیون ملی ورزش های دانشگاهی جمهوری اسلامی ایران اثرگذار می باشد. علاوه براین، قابلیت بازاریابی، دارای تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد بازاریابی فدراسیون ملی ورزش های دانشگاهی می باشد. با توجه به نتایج به دست آمده ، به نظر می رسد که ورزش دانشگاهی کشور می تواند با انجام فعالیت های بازاریابی، خود را از بودجه عمومی دولت جدا نماید و با برگزاری لیگ های منظم و با کیفیت در رشته های مختلف و نیز جذب حامیان مالی، موجبات درآمدزایی بیشتر برای بخش های مختلف دانشگاهی کشور را فراهم آورد.