هدف از این پژوهش، بررسی میزان شناخت دانشجویان از تغییر اقلیم و عوامل اجتماعی موثر بر آن است. چارچوب نظری این پیمایش، تئوری پارادایم نوین زیست محیطی می باشد. برای انجام این تحقیق، 816 نفر از دانشجویان مراکز آموزش عالی استان مازندران ( شامل دانشگاه مازندران، دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، دانشگاه علوم کشاورزی ساری،دانشگاه علوم پزشکی بابل و دانشگاه دامپزشکی آمل) با روش نمونه گیری طبقه ای برگزیده شدند. پس از بررسی اعتبار و روایی پرسشنامه، اطلاعات لازم با استفاده از روش پیمایشی جمع آوری و سپس با استفاده از نرم افزار آماری SPSSمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به مدل نظری تحقیق، 3 فرضیه کلی تدوین و مورد بررسی تجربی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که سطح شناخت دانشجویان از پدیده ی تغییرات جهانی اّب و هوا، پایین است و بین دانشکده محل تحصیل، گروه آموزشی، پارادایم نوین زیست محیطی، کارایی ادراک شده ی شخصی، رفتارهای زیست محیطی و منابع اطلاعاتی رابطه مستقیم و مثبت با دانش تغییر اقلیم وجود دارد. علاوه بر این، نتایج تحقیق نشان داده است که بین جنسیت، محل سکونت ودانش تغییر اقلیم رابطه ایوجود ندارد. در خاتمه مقاله، به منظور ارتقاء سطح شناخت دانشجویان از روند تغییر اقلیم و گرم شدن جهانی و با توجه به نتایج تحقیق حاضر پیشنهاد شده است تا آموزش زیست محیطی برای همه ی گروه های آموزشی صورت پذیرد