هدف عمده مدیریت دانش و به دنبال آن تسهیم دانش، ایجاد و سازمان دهی محیطی است که در آن افراد دانش خود را توسعه داده، با یکدیگر تبادل نموده، دانش دیگران را با دانش خود ترکیب کرده و سرانجام آن را به کار ببندند. نوآوری فرایندی است که در آن دانش با هدف خلق دانش جدید کسب، تسهیم و تلفیق می شود تا در محصولات و خدمات جدید به کارگرفته شود. مطالعات مختلف نشان داده است که مفهوم نوآوری ارتباط نزدیکی با خلق و تسهیم دانش دارد. تسهیم دانش و گوناگون سازی آن برای ایجاد دانش جدید و نوآوری بسیار ضروری می باشد.
هدف اصلی این مقاله سنجش رابطه بین تسهیم دانش و نوآوری می باشد که از روش های تسهیم دانش بر اساس مدل دیکسون برای سنجش میزان تسهیم دانش و همچنین از مدل ازریابی برتری کسب و کار به منظور اندازه گیری میزان نوآوری با استفاده از ابزار پرسشنامه در میان 96 نفر از کارکنان در بانک رفاه کارگران صورت پذیرفته است و در سطح اطمینان 95 درصد، نتایج نشان دهنده وجود رابطه معنادار و مثبت میان تسهیم دانش و نوآوری می باشد. علاوه بر آن، نتایج مشابه میان متغیرهای تسهیم دانش آشکار، تسهیم دانش پنهان، تسهیم دانش استراتژیک ، تسهیم دانش کارشناسی با نوآوری مشاهده شد. در انتها نیز محدودیت های پژوهش و پیشنهادهای کاربردی ارائه شده است.