آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۶

چکیده

پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر آرایش های مختلف تمرینی خودتنظیم و غیرخودتنظیم بر اکتساب، یادداری و انتقال تکالیف ردیابی ساده و پیچیده انجام شد. به همین منظور 96 دانشجوی دختر و پسر راست دست دانشگاه یزد با دامنة سنی 24-18 سال که واحد تربیت بدنی عمومی (1و2) را در نیمسال اول 88-1387 اخذ کرده بودند، به طور داوطلب انتخاب شدند و به صورت تصادفی در 8 گروه (4 گروه تکلیف ردیابی ساده و 4 گروه تکلیف ردیابی پیچیده) 12 نفری گمارده شدند. هر یک از 4 گروه تمرینی در قالب آرایش های تمرینی (قالبی، تصادفی، خودتنظیم و جفت شده با خودتنظیم) قرار گرفتند. روش تحقیق از نوع نیمه تجربی است. تکلیف مورد استفاده در این تحقیق ، نوعی تکلیف ردیابی است که به صورت نرم افزاری طراحی شده و هدف از اجرای آن ردیابی مسیر با حداکثر سرعت و حداقل خطا است و معیارهای اکتساب تکلیف، زمان حرکت و خطای حرکت (کلیک) منظور شد. آزمودنی ها پس از شرکت در پیش آزمون، در مرحلة اکتساب (2 جلسه)، 8 بلوک 16 کوششی را تمرین کرده و پس از 24 ساعت در آزمون یادداری و انتقال شرکت کردند. داده ها با استفاده از روش های آماری تحلیل واریانس عاملی مرکب و آزمون تعقیبی بونفرونی آزمایش شد. نتایج نشان داد تفاوت معنی داری بین روش های مختلف آرایش تمرین و نوع تکلیف از زمان حرکت وجود دارد (05/0 P<)، یعنی اثر تداخل زمینه ای در مرحلة اکتساب و یادداری زمان حرکت مشاهده شد، در حالی که بین روش های مختلف آرایش تمرین و نوع تکلیف از خطای کلیک تفاوت معنی داری مشاهده نشد؛ به عبارتی اثر تداخل زمینه ای در رابطه با خطای کلیک مشاهده نشد. تفاوت ها در مرحلة انتقال معنی دار نبود، ولی گروه های خودتنظیم از هر دو نوع تکلیف نسبت به سایر گروه ها از میانگین عملکردی بهتری برخوردار بودند. این یافته پیشنهاد می کند ضمن بهره گیری از تاثیرات مثبت تداخل زمینه ای، روش تمرینی خودتنظیم را نیز می توان به عنوان متغیر اثرگذار در سازماندهی تمرین محسوب کرد.

تبلیغات