آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۸

چکیده

تعاملاتی که علم اقتصاد با دیگر علوم داشته است، معمولا شکل گیری شاخه های جدیدی از این علم را به ارمغان آورده است. به عنوان نمونه تعامل علم اقتصاد با ریاضیات و آمار، در اوایل قرن گذشته شاخه های نوینی از علم اقتصاد، یعنی اقتصاد ریاضی و اقتصاد سنجی را سامان داده است. اکنون از تعامل علم اقتصاد و شاخه ای از روانشناسی، یعنی علوم شناختی مبتنی بر اعصاب Neuroscience ، زمینه شکل گیری شاخه ای دیگر از علم اقتصاد را فراهم آمده است. این شاخه با عنوان اقتصاد مبتنی بر ارگان عصبی Neroeconomics یاد میگردد. این مقاله درصدد است با معرفی این شاخه نوین اقتصادی، ادبیات داخلی را در این زمینه گسترش دهد. در تبیین explanation چالش های اقتصادی پیش روی بشر، گامی به پیش گذاشته شود و به تبع آن تجویز های سیاستی مناسب تری نسبت به گذشته در دسترس انسان قرار گیرد. از سوی دیگر، علم اقتصاد مبتنی بر ارگان عصبی میتواند بر نوع برداشت دین و اقتصاد نیز مؤثر باشد. این علم ادعا دارد که درصدد تغییرات عمده در ادراک اقتصاد کلاسیک از انتخاب و عقلانیت میباشد ،به همین خاطر میتواند برای تایید آنچه را که دین در این باره مطرح مینماید، در نظر گرفته شود. تاکیدی که این شاخه از علم اقتصاد در باره جایگاه باورها در بنیادهای خرد تصمیم گیری فرد دارد، میتواند مؤید مناسبی بر این گفتار باشد.

تبلیغات