مطالب مرتبط با کلیدواژه

انسان موحد


۱.

نقش روحیه توحیدی در اجرای اقتصاد مقاومتی

کلیدواژه‌ها: توحید اقتصاد مقاومتی روحیه توحیدی انسان موحد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۶ تعداد دانلود : ۲۷۸
رفتارهای انسان تحت تأثیر علاقه ها و کشش های درونی شکل می گیرد که آموزه های دینی یکی از مهم ترین این علایق است که به شکل گیری بینش و سرانجام منش انسان می انجامد. انسان موحد به سبب نوع جهان بینی اش، رفتارهای متفاوتی در تدبیر حیات و معیشت خود دارد. اقتصاد مقاومتی ایده ای برگرفته از آموزه های دینی برای تدبیر معیشت و حفظ و صیانت اقتصاد جامعه در برابر آسیب های آن است که رفتارهای اقتصادی انسان موحد می تواند زمینه ساز پیاده سازی اصول آن باشد. پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی و برشمردن ویژگی های اقتصاد مقاومتی به بررسی روحیه های توحیدی مرتبط با اقتصاد در انسان موحد پرداخته و نقش هرکدام را در تقویت اقتصاد مقاومتی بررسی می کند و ضمن تبیین ارتباط اقتصاد مقاومتی با رفتارهای انسان موحد در بستر جامعه به این نتیجه رسیده که تقویت عدالت اجتماعی، مقاومت در برابر عامل های تهدیدزا اقتصادی، استفاده از ظرفیت های داخلی، کاهش وابستگی به درآمد نفت، جنبش علمی، جهاد اقتصادی، مردم محوری، فسادستیزی، تأمین رفاه طبقه ضعیف و سرانجام پیش برد جامعه به سمت سلامت و پویایی اقتصاد، از جمله دستاوردهای نگاه توحیدی انسان در مسئله اقتصاد مقاومتی است.
۲.

دیدگاه آیت‌الله‌ جوادی آملی درباره عرفان نظری(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وجود رابط وحدت وجود عرفانی بود و نمود فنای عرفانی انسان موحد آیت‌الله جوادی آملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷۶ تعداد دانلود : ۴۰۳
آیت‌الله‌جوادی آملی به‌تبع استاد خود علامه‌طباطبایی و براساس حکمت صدرایی، با تحلیل عین ربط بودن معلول به علت، وحدت وجود عرفانی را پایه‌ریزی می‌کند. با این تحلیل، ماهیت به مفهوم، و سازوکار هستی‌شناختی و منطق هستی در این نظرگاه به تقسیم شیء به وجود و مفهوم برمی‌گردد؛ بنابراین آنچه متن هستی را پُر کرده فقط وجود است که به علم حضوریِ شهودی در مشهد نفس عارف قرار می‌گیرد و جز آن مفهومی است که قوام‌بخش علم عرفان نظری است و کاروبار استدلالات، احتجاجات و منطق عرفانی را فراهم می‌کند؛ ازسوی‌دیگر همین تقسیم‌بندی پایه منطقی دوگانه «بود و نمود» می‌شود، که والاتر از نگاه تشکیکی است که مقام ذات را حقیقتِ رقایق فیض منبسط و وجودات مقید می‌داند. در این دیدگاه عرفانی، جز ذات اطلاقی حق، که لابه‌شرط مقسمی است و والاتر از مقام و منصب است، دیگر مراتب هستی نمود و سایه این حقیقت فوق‌ِمتعال‌اند. این عرفان اصیل توحیدی، تعریف انسان موحد را نیز متفاوت می‌کند؛ دیگر مانند فلسفه سخن گفتن از ثبوتِ استقلالی نفس عارف و قوای ادراکی او در درک هستی خارجی رخت می‌بندد و هویت انسان با نظر به توحید عرفانی خود پرسش‌برانگیز می‌شود که چگونه دربرابر حقیقت توحید، وجود و هویت موحد می‌تواند موجه باشد. این پرسش بحث را درباره فنای عرفانی به‌درستی پیش‌می‌کشد.