آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۰

چکیده

چکیده بخش وسیعی از گزاره های موجود در تفاسیر، مرتبط با حوزه تاریخ است. اما ناظر به اینکه مفسران قرآن، خود را مورخ نمی پندارند، معمولاً در نقل وقایع تاریخی سبکی واحد را اتخاذ می کنند. این سبک که از سنت علمی تفسیر نگاری پیشینیان الگوگیری شده است، موجب گشته که نمود مسائل تاریخی در تفاسیر حتی در دوران حاضر به شکل تکرار پیوسته و یکنواخت روایات تاریخی باشد. زمانی که این نگرش سنتی به تاریخ با رویکردهای امروزین علم تاریخ مقایسه می گردد به سادگی عقب ماندن تفسیر در این حوزه خاص که توأم با برخی از آسیب هاست نتیجه گرفته می شود. در این مقاله با نگاهی انتقادی به نگرش تاریخی مفسران، به دنبال بیان آسیب های موجود در این نگاه و همچنین ایجاد حس نیاز به شکل گیری تحولاتی اساسی در نحوه به کارگیری تاریخ در تفاسیر قرآن هستیم.

تبلیغات