بخش زیادی از قرآن روایت داستان امّت های پیشین و انبیاء الهی است. جایگاه و نقش این داستان ها به عنوان یک منبع فقهی از جمله مباحث نظری آیات احکام است. از آنجایی که زبان داستان زبان اخبار است این پرسش در بین فقیهان و مفسّران همواره مطرح بوده است که آیا آیات قصص می تواند مفهوم انشایی داشته باشد؟ آیا می توان از قصص قرآن احکام فقهی را استنباط کرد؟ در بخش اول این مقاله روایاتی ذکر کرده ایم که در آنها اهل بیتعلیهم السلام از آیات داستانی برای استنباط احکام استفاده کرده اند. در بخش دوم به رهیافت های مستخرج از روش اهل بیتعلیهم السلام در تفسیر فقیهانه از قصص قرآنی پرداخته ایم و نشان داده ایم آیات داستانی از جمله منابع قرآنی برای احکام فقهی است.