مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش سرمایه ی روان شناختی و باورهای فراشناخت بر بهزیستی روان شناختی زنان متأهل بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود که از طرح پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل استفاده گردید. مشارکت کنندگان در پژوهش به صورت داوطلبانه 60 نفر از زنان روستایی متأهل شهرستان دهاقان بودند که با روش همتاسازی، 20 نفر درگروه آموزش سرمایه ی روان شناختی، 20 نفر در گروه آموزش باورهای فراشناخت و20 نفر نیز در گروه کنترل قرار گرفتند. این گروه ها به تصادف در گروه های آزمایشی و کنترل گمارش شدند. گروه های آزمایشی به مدت 8 جلسه ی 1ساعته، یک گروه تحت آموزش سرمایه ی روان شناختی و یک گروه هم تحت آموزش باورهای فراشناخت قرار گرفتند. در پایان هر سه گروه به پرسشنامه ی بهزیستی روان شناختی ریف (1989) پاسخ دادند. نتایج تحلیل واریانس یک متغیره (ANOVA) نشان داد که آموزش سرمایه ی روان شناختی و فراشناخت بر بهزیستی روان شاختی تأثیر معناداری داشته است. همچنین نتایج نشان داد که بین آموزش سرمایه ی روان شناختی و آموزش فراشناخت، از نظر تأثیر بر سطح بهزیستی روان شناختی تفاوت معنادار وجود نداشت. بدین ترتیب با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت آموزش سرمایه ی روان شناختی و آموزش باورهای فراشناخت بر بهزیستی روان شناختی اثرگذار بوده است.
بررسی درس پژوهی و تأثیر آن در بهبود یادگیری درس تساوی کسر ریاضی سوم ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش کیفی حاضر،که با رویکرد مشارکتی انجام شده، تسهیل درس تساوی کسرها کتاب ریاضی پایه سوم ابتدایی است . جامعه آماری پژوهش حاضر ۲۳ دانش آموز دختر ابتدایی دبستان شهید فهمیده واقع در شهرستان بیستون استان کرمانشاه می باشد. داده های پژوهش حاضر به کمک مصاحبه نیمه ساختار مند و مشاهده مستقیم توسط اعضای تیم در دو مرحله نقد بررسی و جمع آوری گردید تا داده ها به اشباع نظر برسد . با توجه به بررسی های انجام شده که از سوی تیم صورت گرفت نقاط ضعف و قوتی در تدریس اول و اجرای آن توسط مجری بیان شد و پس از تجدید نظر و اصلاح نقاط ضعف و بکارگیری پیشنهادات بیان شده تدریس دوم درس با رویکرد مشارکتی فعال و روش ساختن گرایی اجرا شد . این تغییرات نشان دهنده تاثیرگذاری نقدهای اعضای تیم و تصحیح اجرای معلم بود این روشها و اصلاحاتی که انجام گرفت با توجه به تدریس اول و نقد و بررسی هایی بود که توسط اعضای تیم به طرح درس و اجرای آن وارد شد. بر اساس بررسی هایی که صورت گرفت تعداد ۸۵ کد باز و تعداد۱۶ کد محوری و ۷ کد گزینشی حاصل شد یافته ها نشان داد که عوامل مهارت های ارتباطی، ایجاد انگیزه ،مهارت کلامی و غیرکلامی، مدیریت زمان ،استفاده از روش های نوین تدریس کلاس داری، کاربردی کردن یافته ها، مهارت آموزشی، فضای آموزشی و مهارت های انسانی و ادراکی و فنی در تاثیر یادگیری درس فوق الذکر تاثیر گذار است
اثربخشی آموزش سبک های ارتباطی به والدین بر کودکان دارای اختلال ADHD دورۀ ابتدایی شهرستان اردل
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی آموزش سبک های ارتباطی به والدین بر کودکان دارای اختلال ADHD دوره ابتدایی شهرستان اردل پرداخته است. روش تحقیق آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون و پس از آزمون با گروه کنترل می باشد و جامعه آماری شامل مادران دارای کودکان بیش فعال دوره ابتدایی شهرستان اردل مراجعه کننده به مراکز درمانی شهرستان اردل می باشد که از بین آنها 30 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب و در دو گروه کنترل و آزمایش به صورت تصادفی قرار گرفتند و برای گروه آزمایش 8 جلسه مداخله ای (آموزش سبک های مدیریتی ارتباط) برگزار شد. هر دو گروه با استفاده از پرسشنامه کارنرز به صورت پیش آزمون و پس آزمون موردسنجش قرار گرفتند و در ادامه داده ها با توجه به فرضیه پژوهش با آزمون کوواریانس تحلیل گردید. یافته ها نشان داد بین متغیر پیش آزمون به عنوان متغیر همپراش (کوواریانس) و متغیر مستقل، با توجّه به (96/5 = F و 002/0 = p) اثر متغیر همراه معنی دار است؛ یعنی تفاوت نمرات پیش آزمون و پس آزمون معنی دار است. همچنین اثر گروه نیز با توجه به (04/7= F و 022/0 = p) معنی دار است یعنی تفاوت دو گروه آزمایش و کنترل از نظر کاهش بیش فعالی معنی دار است لذا فرض خلاف تأیید، که می توان نتیجه گرفت آموزش سبک های مدیریتی ارتباط به والدین منجر به کاهش نشانگان بیش فعالی کودکان دوره ابتدایی شده است.با توجه به نتایج به دست آمده آموزش سبک های مدیریتی ارتباط به مادران می تواند به عنوان راهبردی درمانی در کاهش نشانگان بیش فعالی کودکان دوره ابتدایی مطرح گردد.
مطالعۀ موردی نمونه ای از خودکاوی روایتی کارنمای معلّمی در دانشگاه فرهنگیان
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، ارائه گزارش کارنمای معلمی من در دانشگاه فرهنگیان قبل از ورود به حرفه معلمی است. این گزارش با تأکید بر مشاهده تأملی، روایت نگاری و واکاوی تجربیات زیسته من با بهره گیری از ابزارهای کنش پژوهی فردی و خودکاوی روایتی نگاشته شده است. هدف اصلی، چگونگی تجزیه و تحلیل، ارائه گزارش کارنمای معلمی در دانشگاه فرهنگیان (پردیس شهید مطهری زاهدان) در طول هشت ترم بوده که بخش زیادی از آن شامل حضورم در مدرسه و کسب تجارب عملی است. این پژوهش از نوع رویکرد کیفی بوده که داده های حاصل شامل مجموعه ای از کلیه روایت های نگاشته شده توسط اینجانب براساس سرفصل درس کارنمای معلمی (پروژه) در قالب سه فصل و بصورت خودکاوی روایتی بوده و روش تجزیه و تحلیل داده ها نیز استفاده از فن تحلیل مضمون بود. این پروژه سبب گردید تا من با استفاده از خودکاوی روایتی و تحلیلی کلی نسبت به خود، به نقاط قوت، ضعف، علایق و نگرش های خود در حرفه معلمی پی برده و بر همین مبنا بتوانم با ترسیم اهداف، چشم انداز و تعهداتی برای خود در مقابله با هر نوع چالشی در مسیر پیش رو گام نهاده و با یک رویکرد و توان و انگیزه مضاعف وارد عرصه معلمی شوم.
واکاوی عوامل موثر بر اجرای الگوهای نوین تدریس به مثابۀ یادگیری بادوام
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی عوامل موثر بر اجرای الگوهای نوین تدریس به مثابه یادگیری بادوام با استفاده از روش کیفی و از نوع پدیدارشناسیانجام گرفته است. مشارکت کنندگان پژوهش 15 معلم و 10 دانشجو معلم که به الگوهای نوین تدریس آگاه و در کنش آموزشی خود از این نوع روش های تدریس بهره برده، بودند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود، تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. جهت تحلیل داده های پدیدار شناسی از راهبرد هفت مرحله ای کلایزی استفاده شد. پس از استخراج مضمون ها و طبقه بندی آن ها، یافته ها شامل3 مضمون اصلی و 7 مضمون محوری دسته بندی و سازماندهی شدند. یافته های پژوهش نشان دهنده این است که در بعد یادگیری فرهیخته محور مواردی چون کنش های تدریس شایسته، سیر تکاملی مسیر یادگیری و پتانسیل تدریس مواردی هستند که در فرایند آموزش اهمیت دارد و داشتن رسالت های دقیق در این موارد یادگیرنده را به سمت یادگیری معنادار و عمیق متناسب با مسائل زندگی آماده می کند؛ در بعد ارتقا هدفمند روابط انسانی باید به گستره شایسته سالاری معلمان و کنش پذیری یادگیرنده نه تنها در فرایند یادگیری بلکه در ایجاد یک رابطه سازنده فرهنگی- اجتماعی توجه نمود؛ بعد شمشیر دولبه تدریس که شامل مؤلفه های شاهرگ یادگیری وکنش های ضد معلم است، نگاه پارادکسی به تدریس را با توجه به درک و کنش معلمان نشان می دهد. بنابراین، نتایج حاصله نه تنها بیانگر پرورش و ارتقا شایستگی های و توانمندی معلمان است، بلکه تغییر و انعطاف پذیری فلسفه فکری و باور معلمان در جهت پرورش شهروندان آینده ساز را مهم قلمداد می کند.
بررسی رابطه تاب آوری با سخت کوشی در دانشجو- معلمان دختر دانشگاه فرهنگیان یزد
حوزه های تخصصی:
دانشگاه فرهنگیان تربیت محور است و مأموریت اصلی آن تأمین، تربیت، تقویت و بهسازی منابع انسانی آموزش وپرورش است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه تابآوری و سختکوشی در دانشجو- معلمان دختر دانشگاه فرهنگیان یزد، انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیهی دانشجویان دختر دوره کارشناسی امور تربیتی دانشگاه فرهنگیان، پردیس فاطمه الزهرا (س)یزد به تعداد 90نفر بود که در سال تحصیلی ۱۴۰2 –1401 در این دانشگاه، مشغول به تحصیل بودند . کل جامعه از طریق روش سرشماری به عنوان نمونه انتخاب شدند ولی در نهایت 73نفر به پرسشنامه ها پاسخ دادند. ابزار سنجش در این پژوهش شامل مقیاس تابآوری کانر - دیویدسون (2003) و مقیاس سختکوشی بارتون (1989) بود. اطلاعات جمعآوری شده با روش ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین مولفه های هر دو متغیر تابآوری و سختکوشی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.با توجه به نقش مهم تابآوری و سختکوشی در رشد شایستگی و صلاحیتهای حرفهای دانشجو- معلمان ، لازم است، برای رشد و ارتقا چنین توانمندیهایی، برنامهریزی گردد.