چکیده

این مقاله با هدف کشف ارتباط میان متغیّر اجتماعی جنس و ویژگی های زبانی داستان نویسان زن، تلاش می کند با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و براساس الگوی لیکاف، نشانگرهای جنسیتی را در دو رمان أعشَقُنی از سناء شعلان (بهترین رمان زنانه اردن در سال 2013م) و پرنده من از فریبا وفی ( بهترین رمان زنانه فارسی در سال 2002م ) بررسی کند. نتایج پژوهش نشان می دهد که در رمان أعشَقُنی نزدیک به یک چهارم از واژه های رمان از ویژگی زبانی زنانه برخوردار است و زبان زنان در بیش از یک چهارم از واژه های رمان پرنده من نشا ندهنده گوینده مؤنّث است. از آنجا که در هر دو رمان نویسنده، زنی است که درباره زنان می نویسد، بسامد استفاده از واژگان مخصوص زنان در نوشته آنها زیاد است. از دیگر ویژگیهای زبان زنان در این رمانها استفاده از تصویرگری دقیق و جزئی نگر و بهره گیری از رنگ واژه های متعدد است. زنهای هر دو رمان به دلیل اعتماد به نفس کمی که حاصل زیستن در جامعه هایی مردسالار است از تردیدنماها، تشدیدکننده ها و تقریب نماهای بیشتری استفاده می کنند و از طریق پرهیز از به کارگیری دُشواژه ها و استفاده از درخواستهای غیرمستقیم، زبانی مؤدبانه را برای گفتگوهای خویش برمی گزینند که نشانگر ساختارهای زبانی گویندگانی محتاط و فرودست است.

تبلیغات