مقالات
حوزه های تخصصی:
در این مقاله که به تبیین مدرسه تفسیری علامه عبدالله جوادی آملی می پردازد، علاوه بر بحث درباره «منهج تفسیری» و «گرایش تفسیری» ایشان، به «مبانی تفسیری» و نیز «شرایط مفسر» از منظر این مفسر و معرفی «شاخصه های ساختاری و محتوایی تسنیم»، اثر گرانسنگ تفسیری ایشان، پرداخته می شود. گفتنی است که چون بنای مقاله بر اختصار است، در بسیاری از موارد، از تعلیل مدعاها پرهیز شده است؛ همچنین بسیاری از عبارات مقاله، متنی و نیازمند شرح و تفصیل است که برای شرح آن ها می توان به آثار ایشان مراجعه کرد. پس از اشاراتی به معناشناسی مدرسه و مکتب، ویژگی های مدرسه تفسیری استاد جوادی آملی در 3 بخش مبانی صدوری، دلالی و مبانی مربوط به متن، تببین می شود. در بخش پایانی به برخی از ویژگی های «تسنیم»، اثر تفسیری استاد جوادی آملی پرداخته می شود.
نگاه تفسیری آیت الله جوادی به مراتب محبّت الهی در عالم هستی
حوزه های تخصصی:
آیت الله جوادی آملی، بر اساس آیات الهی و در نگاهی متمایز، محبّت نسبت به ذات مقدّس حق را دارای مراتب چهارگانه می داند. این مراتب از مرتبه عام موجودات به معنی میل که بدون اراده و به شکل تکوینی است آغاز می شود و در مرتبه بعد که باز عام است، به شکل ارادی و همراه با شعور ادامه می یابد. دو مرتبه بعد مختص انسان است و با بهره مندی از گوهر گرایش و علم به ذات همراه می شوند. این بهره، آسیب هایی نیز دارد که به شخص محبّ نه به فیّاضیّت مطلق حق برمی گردد. مرتبه نهایی محبّت، مختص انسان هایی است که محبّت خود را نه بر اساس نیازها و خواسته ها، بلکه در جهت برترین حبیب حق، حضرت ختمی مرتبت6 بنا می کنند. این مؤمنان که حبّ حق را نه در حرف و ادّعا، بلکه در سیره عملی خود نشان می دهند، از عشق متقابل حضرت حق بهره مند می شوند؛ عشقی که برترین نعمت متنعّمان بهشت و بلکه خود بهشت و برترین مقام بهشتیان است. در این تحقیق، از روش توصیفی و تحلیلی استفاده شده است.
اصول روش تفسیری آیت الله جوادی آملی
حوزه های تخصصی:
مسأله اصلی این مقاله، «استخراج روش های تفسیری حاکم بر دیدگاه آیت الله جوادی آملی» است. به این منظور، کتاب های مختلف ایشان با روش توصیفی تحلیلی بررسی شده اند. هدف این مقاله تبیین چهار اصل «مؤلف محوری»، «روش مندی»، «مانع نبودن فاصله تاریخی» و «لزوم پرهیز از تأثیر پیش فرض ها» در روش تفسیری ایشان است؛ اصولی که تا حدودی در «هرمنوتیک کلاسیک» نیز در نظر گرفته می شوند. ایشان اصل روش مندی را در خدمت مؤلف محوری قرار می دهند و در مقام کشف مراد کلام الهی، علاوه بر بهره مندی از روش های عام که در فهم هر متنی کارآمد هستند از روش های خاص سه گانه «تفسیر قرآن به قرآن»، «تفسیر قرآن به سنت» و «تفسیر قرآن به عقل» نیز بهره می برند. از منظر ایشان زبان قرآن کریم با «فطرت» و «قوانینی ثابت» منطبق است؛ به همین دلیل، فاصله تاریخی مفسر با عصر نزول، مانع از فهم مراد کلام الهی نمی شود؛ علاوه بر این، در حوزه تأثیر «پیش فرض ها» نیز ایشان رویکردی اعتدالی دارند و ضمن پذیرش تأثیر برخی پیش فرض ها و ضرورت آن ها نظیر علوم پایه و لغت عرب به مستور بودن مراد متکلم بر مفسر به دلیل تأثیر کامل پیش فرض های مفسر، اعتقادی ندارند.
جایگاه علم اصول فقه در تفسیر قرآن از دیدگاه آیت الله جوادی آملی
حوزه های تخصصی:
امروزه روش مند کردن فهم و تفسیر قرآن و تبیین جایگاه و میزان کارایی هریک از علوم مؤثر در این فرآیند، یک ضرورت می نماید. این نوشته در صدد تبیین جایگاه علم اصول فقه و ضرورت سنجی آن در فهم و تفسیر قرآن، با محوریت تفسیر «تسنیم» است و برای این امر، ضمن استفاده از شیوه توصیفی تحلیلی از ارائه نمونه های عینی تفسیری بهره برده است. اصول فقه به عنوان پیش نیاز تفسیر، مورد اهتمام آیت الله جوادی در تفسیر تسنیم بوده است. ایشان از یافته ها و اصول تدوین شده در علم اصول برای تبیین نکات نظری تفسیر استفاده کرده اند و از قواعد موضوعه این دانش نیز در فهم آیات و انجام عمل تفسیر کمک گرفته اند. مبحث الفاظ این دانش بیشترین کارایی را در این فرآیند دارد و لازم است مؤلفه ها و قواعد تفسیری کارآمد آن به عنوان یک ابزار ضروری با نگاهی نو، به تمام مخاطبان، آموزش داده شود؛ از جمله این مباحث، بحث مشتق، معنای تطابقی و التزامی با محوریت انواع مفاهیم، عام و خاص، مطلق و مقید، استعمال لفظ در اکثر از یک معنا و سیاق است.
بررسی و نقد دیدگاه بشری بودن قرآن کریم و ابدی نبودن احکام آن
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم آخرین و کامل ترین کتاب آسمانی است که خدای متعال آن را برای هدایت بشر فرستاده است. از زمان نزول قرآن، گروه های گوناگونی به مخالفت با این کتاب آسمانی پرداخته اند و این مخالفت ها تا امروز ادامه داشته است. افزون بر مخالفت های دشمنان اسلام با قرآن که امری طبیعی است، گاهی خود مسلمانان نیز دیدگاه هایی بیان کرده اند که نتیجه آن ها بی اثر شدن احکام یا معارف قرآن و حجیت نداشتن آن هاست.<br /> آقای محمد مجتهد شبستری دیدگاهی بیان کرده است که بر اساس آن، نه معانی قرآن کریم از جانب خدای متعال است و نه الفاظ آن، بلکه هردو ساخته و پرداخته پیامبر اکرم6 است. او برای اثبات ادعای خود دلایلی ذکر کرده است؛ از جمله این که اگر قرآن کلام موجودی جز انسان باشد، برای انسان ها فهم پذیر نخواهد بود. به گفته وی خود آیات قرآن نیز بر این مطلب دلالت دارند که این کتاب سخنان خود پیامبر6 است، نه کسی دیگر. همچنین به اعتقاد وی قرآن کتاب قانون نیست و در آن هیچ حکم ابدی ای وجود ندارد و احکام ذکرشده در قرآن، به جامعه حجاز در زمان پیامبر6 اختصاص دارند.<br /> در این مقاله، دیدگاه های وی و ادله آن ها بررسی و دلایل نادرستی آن ها توضیح داده شده و روشن شده است که هیچ یک از دلایل نامبرده، توان اثبات این ادعا را ندارند که الفاظ و معانی قرآن کریم ساخته پیامبر اکرم6 است. بر خلاف این ادعا، مقاله حاضر استدلال می کند که علاوه بر معانی قرآن کریم، الفاظ آن نیز از جانب خدا نازل شده و پیامبر6 ذره ای آن را تغییر نداده است. قرآن کریم تمام شرایط و اوصاف لازم را نیز برای آن که کتاب قانون باشد، دارد و قوانین و احکام آن تا ابد معتبر و حجت هستند.
قرآن و نظریه تکامل (فرگشت)؛ ارزیابی نظریه پروفسور جیمز کلارک بر پایه دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی
حوزه های تخصصی:
آیا قرآن کریم گزارشی متعارض با مفاد نظریه تکامل از آفرینش انسان طرح می کند؟ در پاسخ به این سؤال، پروفسور جیمز کلارک به عدم تعارض گزارش قرآن از آفرینش انسان با نظریه تکامل باور دارد. به باور وی آیات قرآن در مقام بیان چگونگی آفرینش نیست؛ از این رو، نمی توان نفی یا اثبات نظریه تکامل را از آن استنتاج کرد. این مقاله می کوشد این دیدگاه را گزارش کرده، آن را بر اساس دیدگاه های تفسیری علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی از آیات خلقت انسان و با استفاده از روش تفسیر اجتهادی قرآن به قرآن، ارزیابی و نقد کند. نتیجه ای که مقاله به آن دست یافته، این است که با توجه به دلالت روشن برخی آیات قرآن بر چگونگی آفرینش انسان نخستین، نظریه اجمال آیات آفرینش انسان در قرآن (نظریه پروفسور کلارک) رد می شود و قرآن به روشنی بر نفی آفرینش تکاملی انسان دلالت دارد.