فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۱٬۴۵۰ مورد.
۱۲۰۱.

بررسی کارکرد تقویمی اگو در پدیدار شناسی استعلایی هوسرل

کلید واژه ها: هوسرل آگاهی اگو فروکاست پدیدارشناسی استعلایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
تعداد بازدید : ۱۲۹۵ تعداد دانلود : ۶۲۶
بخش عمده ای از تلاش های هوسرل در توصیف نحوه عملکرد آگاهی، به بحث اگو و چگونگی کارکرد تقویمی آن اختصاص یافته است. هدف این نوشتار این است که نقش اگو در پدیدارشناسی استعلایی هوسرل و جایگاه محوری آن به عنوان «قطب این همان اعیان آگاهی» بازخوانی و بررسی شود. از طریق مطالعه ی سیر تطور و تکامل مفهوم اگو در اندیشه هوسرل و با توصیف و تحلیل دیدگاه وی در مورد نقش و کارکرد اگو، ویژگی تقویمی آن به بحث گذارده خواهد شد. ادعای این مقاله این است که اگرچه هوسرل همواره خود را یک دکارتی می دانست، اما نقدی که بر تلقی دکارتی «اگو» دارد روشنگر تمایز پدیدارشناسی استعلایی وی از فلسفه «واقع گرایی استعلایی» دکارت است. در پایان این نوشتار، نتیجه گرفته می شود که هوسرل با انتقال پدیدارشناسی خود از رویکرد «ماهوی» به رویکرد «استعلایی» از طریق کارکرد تقویمی اگو، به ذهنیت استعلایی به عنوان منشأ هر معنا و برسازنده جهان عینی دست می یابد. وی اگو استعلایی را در حکم زیرنهادی برای عادات، باورها و کنش های هر شخص دانسته و آن را تنها شرط امکان فهم جهان می داند.
۱۲۰۹.

واکاوی روش شناسی پیرس و بررسی سهم آن بر رویکرده ا و روش ه ای پ ژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روش شناسی پراگماتیسم چارلز ساندرس پیرس مبانی روش ها رویکردها و روش های پژوهش

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تعلیم و تربیت
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) سایر جریان ها پراگماتیسم
تعداد بازدید : ۱۲۸۷ تعداد دانلود : ۹۷۲
در پژوهش حاضر با تحلیل محتوایی که از آثار موجود در رابطه با فلسفه چارلز ساندرس پیرس انجام شد، روش شناسی این فیلسوف آمریکایی و بررسی سهم آن بر رویکردها و روش های پژوهش مورد توجه قرار گرفت. این بررسی ضمن اینکه بیانگر ارتباط بیانات پیرس در حوزه روش، با فن خطابه نظری در منطق، مقولات سه گانه و انواع استدلال است، نشان می دهد که پیرس در فلسفه خود از سه روش پراگماتیک، دستیابی به مقولات فلسفی و روش های تثبیت عقیده سخن می گوید. همچنین یافته ها علاوه بر بیان مبانی روش های مذکور، حاکی از تأثیر روش پراگماتیک بر پوزیتیویسم منطقی و سهم روش دستیابی به مقولات در حوزه پدیدارشناسی است. در رابطه با تثبیت عقیده، پیرس چهار روش دلبستگی جزم آلود، سلطه گرا، پیشینی و علمی را مطرح می سازد و از آن میان تنها از روش علمی جانبداری می کند. این روش که متشکل از سه روش حدسی، قیاسی و استقرائی است، به دلیل نقش پژوهش در دستیابی به حقیقت، به همراه روش پراگماتیک در بسط رویکرد پوزیتیویسم منطقی سهیم بوده است. این روش ضمن دربرداشتن مشخصات تحقیق کیفی، به دلیل رویکرد تجربی اش به پژوهش به همراه روش های پراگماتیک و دستیابی به مقولات، پراگماتیسم پیرس را به عنوان بنیادی برای روش تحقیق ترکیبی معرفی می کند.
۱۲۱۲.

پرسش از نسبت اخلاق و دین در اندیشه هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هایدگر دین اخلاق اخلاق اصالت انتو-تئولوژی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
تعداد بازدید : ۱۲۸۰ تعداد دانلود : ۹۹۳
مسئلة پژوهش حاضر، پی گیری موضع هایدگر در قبال نسبت دین و اخلاق است. هایدگر در مواضع گوناگون، و البته نه چندان منسجم و نظام مند، در باب اخلاق و دین، به معنای مرسوم و شناخته شدة آن سخن گفته است و در اغلب موارد نیز آن ها را مورد نقد قرار داده است. در این تحقیق تلاش شده است مسئلة هایدگر با دین و اخلاق و مواضع او در مورد نسبت میان آن ها مورد بررسی قرار گیرد. همچنین تلاش شده است ضمن طرح انتقادات هایدگر به الهیات مرسوم و سنتی، موضع متأخر وی که در آن بر رویداد حاصل از سکوت منتظرانه و شاعرانه برای ظهور مجدد امر قدسی تأکید می شود، و نیز ارتباط این بحث با شکلی از اخلاق فرد محور، که بر فردیت محوری و اصالت عمل و انتخاب مسئولانه و آرمان خواهانه بر اساس ندای وجدان، تأکید دارد، مورد بحث و بررسی قرار گیرد. یافته های تحقیق حاضر نشان داد که هایدگر دین و اخلاق را در یک بستر بزرگ تر (سنت متافیزیکی) قرار می دهد و آن دو را به منزلة پیامدهای موجوداندیشی متافیزیک غربی رد می کند. تلقی هایدگر از دین، در بستر نقد او از الهیات ارسطویی - مسیحی (انتو-تئولوژی؛ onto-theologie) قابل بررسی است و نقد او بر مبانی دینی - الاهیاتی نیز، اغلب معطوف به فهم و دریافت ادیان (مشخصاً مسیحیت) از خدا به مثابة «موجود برتر» است، که این نیز ریشه در تسلط مفهوم «علت العلل» ارسطو بر تاریخ مسیحی دارد. همچنین در بحث اخلاق نیز این نتایج حاصل شد که اگر منظور از اخلاق، طرح یک «فلسفة نظام مند و ارزش مدار اخلاقی» و ارائة معیاری برای تعیین خیر و شر باشد، هایدگر را به هیچ معنا نمی توان فیلسوف اخلاق دانست، اما چنان چه تعبیر از اخلاق، اتخاذ نوعی موضع عملی در قبال انتخاب های بشری و شیوه ای از رفتار و کنش انسانی مبتنی بر حقیقت و صدق و اصالت باشد، آن گاه هایدگر بی شک، دارای مواضع اخلاقی است که در چهارچوب حیات اصیل دازاین و هستی- به سوی- مرگ او نمود پیدا می کند.
۱۲۱۳.

ملاحظاتی در ساختار علوم اجتماعی و ایده آزادی رورتی

۱۲۱۴.

خود بنیادی و تجدد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجدد برهان حجیت اقوال هباء ( توده به هم ریخته و بی نظم) عالم واجد نظم موضوع شناسائی متعلق شناسائی خود بنیادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۹ تعداد دانلود : ۶۴۷
مشخصه تجدد نفی حجیت اقوال و خود بنیادی است. در عالم قدیم آدمی در سلسله مراتب موجودات جایگاه ویژه ای داشت که تعلق او را به عالم و به مدینه و امت متعین می کرد. در عالم اسلام حکمای مسلمان کوشیده اند که میان عقل و نقل سازگاری ایجاد کنند. به این ترتیب بطور اولی (a priori) حکم عقل و حکم شرع در انطباق و سازگاری با یکدیگر قرار می گرفتند و آنچه باقی می ماند عبارت بود از اینکه بطور تجربی و غیر اولی نیز این سازگاری حتی الامکان به اثبات برسد. در دوره جدید این نظم و نظام به هم ریخت و بشر خود را مالک و متصرف در همه امور یافت و به عالم به عنوان متعلق شناسایی و تصرف خویش نظر کرد. این انذیشه همان خود بنیادی است که در این مقاله سعی بر آنست که معنای آن با قیاس با گذشته قدری روشن شود. آثار و تبعاتی که بر این اندیشه مترقب شد و در بسط تجدد به منصه ظهور رسید مطلبی است علیحده که رسیدگی بدان ما را به شناسائی اصول تجدد و تزلزل آن در ما بعد تجدد رهنمون خواهد گردید.
۱۲۱۸.

پارادوکس کرول از منظر ویتگنشتاین، ابن سینا، و خواجه نصیر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ابن سینا ویتگنشتاین خواجه نصیر پارادوکس لوئیس کرول پارادوکس استنتاج چارلز لاتویج داجسون وضع مقدم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق صوری سنتی منطق ارسطو
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق صوری سنتی منطق ارسطویی منطق عالم اسلام
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۱۲۷۶ تعداد دانلود : ۹۰۸
پارادوکس کَرول بنیادی ترین مفهوم منطق، یعنی مفهوم استنتاج را به چالش می کشد و چنین می نمایاند که در هیچ استنتاجی نمی توان از مقدّمات به نتیجه رسید. مقاله ی پیش رو این پارادوکس را بر سه اندیشمند بزرگ، ویتگنشتاین، ابن سینا، و خواجه نصیر، عرضه می کند و می کوشد تا راه حلّی را از سخنان آنان فرا چنگ آورد. ویتگنشتاین از یک وضع مقدّم «بیان ناپذیر» ولی «نشان دادنی» در همه ی استنتاج ها سخن می گوید که سرانجام به تفکیک «قاعده» از «مقدّمه» می انجامد. ابن سینا نیز اصول منطقی را «مکیال» می داند نه «مادّه»، که این دقیقاً همان تفکیک یادشده است. و خواجه نصیر از نیازمندی هر قیاس اقترانی به یک وضع مقدّمِ «معاون» و «مقارن» سخن می راند که بیان دیگری از «وضع مقدّم بیان ناپذیرِ نشان دادنیِ» ویتگنشتاین است که باز به تفکیک یادشده منتهی می شود. و تفکیک «قاعده» از «مقدّمه» و نارواییِ تبدیل اوّلی به دومی کلید حلّ پارادوکس کرول است. این دقیقاً همان تفکیک یادشده است. و خواجه نصیر از نیازمندی هر قیاس اقترانی به یک وضع مقدّمِ «معاون» و «مقارن» سخن می راند که بیان دیگری از «وضع مقدّم بیان ناپذیرِ نشان دادنیِ» ویتگنشتاین است که باز به تفکیک یادشده منتهی می شود. و تفکیک «قاعده» از «مقدّمه» و نارواییِ تبدیل اوّلی به دومی کلید حلّ پارادوکس کرول است.
۱۲۲۰.

چیستی علم و معرفت از منظر هوسرل و صدرالمتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: هوسرل علم صدرالمتألهین حیث التفاتی انشاء نفس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۲۷۲ تعداد دانلود : ۱۵۷۷
ماهیت و چیستی علم مانند دیگر موجودات، متعلق پرسش قرار می گیرد. در این مقاله تلاش بر این است که چیستی علم از نگاه ادموند هوسرل، فیلسوف نامدار غربی قرن بیستم که تفکر فلسفی قرن بیستم متأثر از اوست و صدرالدین محمد شیرازی فیلسوف شهیر اسلامی و مؤسس حکمت متعالیه ملقب به صدرالمتألّهین، بررسی شود. هوسرل چیستی علم و معرفت را با حیث التفاتی توضیح می دهد و صدرالمتألّهین با استفاده از انشای نفس، پرده از ماهیت آن برمی دارد. طرح مقاله برای یافتن صرف مشابهت و اختلاف بین این دو فیلسوف نیست، بلکه برای یافتن پاسخ به پرسش اصیل از چیستی علم و معرفت است. فرضیه اصلی این است که غیر از تشابه فکری بین دو فیلسوف در صورت ظاهر مسأله و با وجود اختلاف فکری و فرهنگی و بسترهای مختلف اجتماعی و سنت های گوناگون تاریخی، راه حل هر دو به توجه به مقام و منزلت «انسان» از حیث انضمامی (نه حیث انتزاعی) منتهی می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان