فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
تعریف گزاره در «دربارة عبارت» ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس تفسیر مشهور، ارسطو در فصل چهارم «دربارة عبارت»، گزاره را بر اساس صدق و کذب تعریف می کند. با این حال وی در پایان فصل پنجم، «بیان» دیگری را از گزارة «ساده» مطرح می کند. در این مقاله با توجه به فصل های چهارم و پنجم استدلال می شود که آن بیان دیگر، درواقع تعریفِ گزاره به صورت مطلق بر اساس تعلق گرفتن و تعلق نگرفتن، به عنوان مؤلفه هایی در حوزة واقعیت، است. برای این منظور ابتدا تفسیرِ برخی از مفسران از بخش پایانی فصل چهارم و فصل پنجم تقریر می شود. سپس نادرستیِ تعریف گزاره بر اساس صدق و کذب و ناسازگاری های این تفسیر با متن ارسطو مورد بررسی قرار می گیرد. آن گاه تفسیر پیش نهادی از متن ارسطو تقریر می شود و پس از اشاره به نحوة متفاوت تعریف مفاهیمِ تقسیم کنندة نشان گرها، تعریف پیش نهادی از گزاره شرح داده می شود و به شباهت های این تفسیر با تفسیرِ فرفریوس اشاره می شود.
نقضِ «نقض موضوع»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کتاب های منطق اسلامیِ دوره معاصر، «نقض موضوع» را قاعده ای برشمرده اند که بر پایه آن می توان از یک گزاره کلّیِ صادق، گزاره صادق دیگری را به دست آورد که موضوع اش نقیض موضوع گزاره نخستین باشد و کمّ و کیف اش نیز دگرگون شده باشد. بنابراین، با کاربست این قاعده بر موجَبی کلّی مانند «هر الف ب است» سالبی جزئی همچون «برخی از نه ـ الف ب نیست» به دست می آید. در این جستار، امّا، نمایان خواهد شد که همواره چنین نیست، بل که گاه نتیجه نیز مانند مقدّمه، موجبی کلّی مثل «هر نه ـ الف ب است» از آب درمی آید؛ و آن هنگامی است کهموضوع گزاره اصلی اخصّ مطلق از محمول، و محمول برابر با عام ترین مفهوم کلّی باشد. بدین سان آشکار خواهد شد که قاعده نقض موضوع کلّیت ندارد و تخصیص بَردار است.
امکان نقض پذیری قاعده نقیض های اعم و اخص مطلق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر فرد آشنا به منطق می داند که اگر میان دو مفهوم کلی، نسبت عموم و خصوص مطلق برقرار باشد، همان نسبت - ولی با انقلاب - میان نقیض های آنها نیز برقرار است. اما باوجود دلایل مستدل در اثبات این قاعده، منطق دان بزرگ دبیران کاتبی قزوینی(600- 675 ق) شبهه ای در این زمینه طرح کرده و با ذکر مثال نقضی از منطق موجهات (در خصوص امکان عام و خاص)، کلیت قاعده را مورد تردید قرار داده است. دو نامه طرح شبهه توسط کاتبی و دو پاسخ خواجه نصیرالدین طوسی، همگی به نحو مختصر و با بیانی موجز ارائه شده اند. تحقیق حاضر به تبیین، تنقیح و بازسازی این مسأله می پردازد
تصور و تصدیق
حوزه های تخصصی:
جهت در قضایا از نظر خواجه نصیر الدین طوسی
حوزه های تخصصی:
جهت سور و جهت حمل در منطق قدیم
حوزه های تخصصی:
تحقیق و تصحیح انتقادی رسالة نُکَت المنطق اثر ابن سینا
حوزه های تخصصی:
رسالة نکت المنطق یکی از آثار منطقی کوتاه و نکته دار ابن سینا است که تاکنون به چاپ نرسیده و تنها در حدود نیمی از آن ــ که بیغلط هم نیست ــ در حاشیة کتاب شرح الهدایة الأثیریّة نوشتة ملاّصدرا به صورت چاپ سنگی منتشر شده است. تصحیح تحقیقی این رساله برپایة سه نسخة موجود در کتابخانه های استانبول، یک نسخه از کتابخانة مجلس سنا و نیمة یادشده در چاپ سنگی انجام گرفته است.
برخی از ویژگیهای این رساله در سنجش با دیگر آثار مهمّ منطقی شیخ بدین قرار است: اولویّت و تقدّم بخشیدن به مباحث «تصدیقات» بر مباحث «تصوّرات»؛ دسته بندی جامع احکام قوای چهارگانة آدمی در عین ایجاز؛ تعریف متفاوت برای «قضیّه» و دسته بندی قضایا از آغاز به سه دستة «حملی»، «متّصل» و «منفصل»، بدون کاربرد واژة «شرطی»؛ و مختص دانستن قضایای «شخصی» به قضایای حملی.
تعهد درون قاعده ای خواجه نصیر در عکس نقیض و معضل نقض طرفین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهایة الکلام فی حل شبهة «کل کلامی کادب»
منبع:
نامه مفید ۱۳۷۵ شماره ۵
حوزه های تخصصی:
عکس مستوی قضایای حقیقیه نزد خونجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فخر الدین رازی عکس مستوی قضایای حقیقیه و خارجیه را برای نخستین بار به صورت جداگانه مورد بحث قرار داده است، اما افضل الدین خونجی بسیاری از احکام او را مورد نقد قرار داد و بیش تر این نقدها از سوی منطق دانان بعدی پذیرفته شده است. عکس مستوی قضایای خارجیه در مقالة دیگری بررسی شده و با فرمول های منطق جدید آشکار شده است که در دو مورد فخر رازی خطا کرده و خونجی بر حق بوده است و در موارد دیگر، اختلاف فخر رازی و خونجی به اختلاف در تفسیر اصطلاحات برمی گردد. در این مقاله نشان می دهیم که در عکس مستوی قضایای حقیقیه نیز مشابه همین خطا و اختلاف در تفسیر رخ داده است. برای نمونه، فخر رازی تأکید دارد که در قضایای حقیقیه، موجبه های فعلیه (یعنی غیر از دو ممکنه) به مانند خود منعکس نمی شوند و سالبه های دائمه و عرفیه اصلاً عکس ندارند؛ اما خونجی مدعی است که در قضایای حقیقیه، موجبه های فعلیه به جزئیة ضروریه عکس می شوند و سالبه های دائمه و عرفیه به مانند خود. فرمول های منطق جدید در این دو مورد حق را به خونجی می دهد. در دیگر موارد اختلافی نشان می دهیم که رازی موجهات حقیقیه را با دو ادات وجهی در نظر می گرفته است و خونجی با یک ادات وجهی؛ و این راز اختلاف آن ها در احکام عکس مستوی است.
فعل گفتاری نزد منطق دانان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از فیلسوفان زبان معتقدند که گاه عبارات زبانی با آن که از ساختار خبری برخوردارند، اما قابل صدق و کذب نیستند؛ زیرا قصد گوینده از بیان آن ها نه توصیف، بلکه انجام یک فعل است. چنین جملاتی را افعال گفتاری می-خوانند. پیش از این، منطق دانان مسلمان نیز به این مسأله توجّه نموده اند. آنان این بحث را با عنوان «انشاء اخبارنُما» مورد تأمّل قرار داده اند. انشاء اخبارنُما در مواضع مختلفی مطرح شده است. نقد ملاک صدق و کذب پذیری خبر و نیز حلّ پارادوکس دروغگو، زمینه ی طرح این مسأله را فراهم آورده است. اگرچه مسأله ی افعال گفتاری تطوّر و تحوّل شایانی در منطق دوره ی اسلامی نیافت، اما کشف این مسأله و تفطّن به آن را باید از آنِ منطق دانان مسلمان دانست. تأمّل در تاریخچه ی دیدگاه های منطق دانان دوره ی اسلامی در این مسأله و نیز مطالعه ی تطبیقی آن ها با آراء فیلسوفان زبان آموزنده ی نکاتِ منطقی - معرفتی است.
لزومی حقیقی و لزومی لفظی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن سینا شرطی لزومی با مقدّم ممکن و شرطی لزومی با مقدّم ممتنع را لزومی به حسب نفس الامر و لزومی به حسب الزام نامیده، و قسم دوم را در واقع و نفس الامر کاذب دانسته است. این حکمْ شگفت بلکه خلاف شهود است و، از این رو، نزاع های بسیاری در ردّ و قبول آن درگرفته است. در این مقاله، با گزارش انتقادی نزاع های یادشده، لزومی حقیقی و لفظی را به زبان منطق جدید و به کمک منطق موجّهات و منطق ربط تحلیل کرده ایم و نشان داده ایم که به کمک لزومی حقیقی میتوان به فهم بهتری از آرای منطق دانان مسلمان رسید و به دفاع از آموزه های منطق سنّتی پرداخت. در این ارتباط، سه موضوع مورد مناقشه در منطق سنّتی (یعنی عکس مستوی گزار? شرطی، تلازم شرطیّات، و مدّعای قطب الدین رازی مبنی بر لزوم سازگاری میان مقدّم و تالی لزومی صادق) را به کمک لزومی حقیقی شرح داده و از آنها دفاع کرده ایم.
تحلیل و اثبات قیاس مساوات با تکیه بر مبحث نسب اربعه در منطق قدیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«دو چیز مساوی با یک چیز، خود با هم مساوی اند»؛ این جملة معروف از دوران یونان باستان و شاید پیش از آن به مثابة اصلی بدیهی، در میان عام و خاص پذیرفته شده است. با ورود منطق به حوزة اسلامی، ابن سینا و پس از او اغلب منطق دانان مسلمان می کوشند تا آن را به مدد قیاس ارسطویی و یا روش های دیگر اثبات کنند، که به نظر می آید کوشش آن ها چندان ثمری نداشته است و مورد نقد و ایراد است. بحث پیرامون این قیاس و انواع مشابه آن که به تدریج مطرح شد، در میان معاصران نیز ادامه دارد. به نظر می آید عدم توجه به محتوای مقدمات این قیاس موجب ناکام ماندن تلاش ها بوده است. با بهره گیری از مبحث نسب اربعه، در تحلیل آن مقدمات، قیاس مساوات به راحتی اثبات می شود، با این پیش فرض که حدود وارد شده در این قیاس، مفاهیمی کلی هستند. علاوه بر این از درهم آمیختن دو مبحث قیاس و نسب اربعه، علاوه بر حل قیاس مساوات، قیاس های متعدد دیگری که متضمن نسبت هستند پدید می آیند که همگی با روش قبلی و در داخل منطق قدیم قابل اثبات هستند.
تصحیح و تحقیق رساله «اللامع فی الشکل الرابع» نوشته مجدالدین جیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجدالدین عبدالرزاق جیلی (د. ح. 570 ق.)، برای نخستین بار در تاریخ منطق، در رساله اللامع فی الشکل الرابع به مختلطات شکل چهارم پرداخته است. پیش از او، دنحای کشیش (ح. 800م.) و ابوالفتوح ابن صلاح همدانی (د. 548ق.)، معاصر جیلی، مطلقات شکل چهارم را به تفصیل طرح کرده بودند. جیلی در رساله اللامع تنها به موجهات «بسیط» شکل چهارم پرداخته و هیچ اشاره ای به موجهات «مرکب» نکرده است. شاگرد او، فخر رازی، نیز تنها به موجهات «بسیط» شکل چهارم پرداخته و تنها در جهت نتیجه سه اختلاط با استاد مخالفت کرده است. شاگرد فخر رازی، زین الدین کشّی (د. ح. 625ق.)، پس از او، موجهات «مرکب» شکل چهارم را نیز بررسی کرده است. پس از این که افضل الدین خونجی (د. 646ق.)، به انعکاس سالبه جزئیه در برخی موجهات مرکبه پی برد، اثیر الدین ابهری (د. ح. 660ق.) سه ضرب منتج تازه در مختلطات شکل چهارم کشف کرد.
اتصاف خارجی معقول ثانی منطقی: بررسی موردپژوهانة پارادوکس معدوم مطلق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در منطق و فلسفة اسلامی معمولاً گفته می شود در معقول ثانی منطقی اتصاف، و به عبارتی ظرف صدق و مطابَق، کاملاً ذهنی است. این نوشتار نشان می دهد برخی اندیشمندان مسلمان در عمل، گاهی، مثلاً در مورد مباحث پارادوکس معدوم مطلق، ناخواسته آن را نقض کرده اند. ما به تقویت این نقض خواهیم پرداخت و ادلّة قوی تری بر اتصاف خارجی و عینی دست کم برخی از معقول های ثانی منطقی، یعنی اموری که به حیث التفاتی و دلالت گره خورده اند، هم چون «لایخبرعنه» و «لایعلم»، «یخبرعنه» و «یعلم»، «خبر» و «شناخت»، «خبر/ شناخت پذیری» و «خبر/ شناخت ناپذیری»، «صدق»، «وصف پذیری» و «وصف ناپذیری»[i]، عرضه خواهیم کرد و بدین وسیله کلیت قاعده نقض خواهد شد.