فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱۵۲ مورد.
دوگانگی حالت ضمیر شخصی در فارسی میانه
حوزه های تخصصی:
مؤلفه های زبان عامه در منظومه های «زهره و منوچهر» و «ایرج و هوبره»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان یکی از اصلی ترین اجزای فرهنگ است که باعث برقراری ارتباط و تبادل اندیشه می شود. زبان عامه از عناصر معنوی فرهنگ عامه و جزء گنجینه های ادب فارسی است که در آثار ادیبان پارسی به کار گرفته شده است. این زبان بخش جدایی ناپذیر فرهنگ و ادبیات عامه است؛ فرهنگی که شامل باورها، افسانه ها، مَثل ها، ترانه ها و... است. بهره گیری از زبان عامه در ادبیات دورة مشروطه نمود بیش تری داشته است. شعر این دوره بیشتر پسند خاطر عام یافته است تا خاص. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی آخرین منظومه های غنایی فارسی؛ «زهره و منوچهرِ» ایرج میرزا و «ایرج و هوبرهِ» لاربن را از منظر واژگان، اصطلاحات، کنایات و ضرب المثل ها، که عناصر چهارگانة زبان عامه اند، مورد بررسی قرار داده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که با وجود تشابه وزن، قالب، درون مایه و زبان دو منظومه، کاربرد زبان عامه در ایرج و هوبره نسبت به زهره و منوچهر کمتر است؛ چرا که زمانِ ایرج میرزا اقتضا می کرد که با مردم به زبان خودِ آنان سخن بگویند و بنویسند و از به کارگیری لغات و اصطلاحات و مثل ها و تکیه کلام های آشنای مردم خودداری نکنند. از طرفی دیگر، زبانِ آثار جمال زاده، میرزاده عشقی، نسیم شمال و دهخدا که زبان دوره مشروطه به حساب می آمد بر زبان شعری ایرج میرزا بی تأثیر نبوده است، در حالی که زبان لاربن به زبان معیار بسیار نزدیک است.
نظری گذرا به نحو عربی و فارسی
حوزه های تخصصی:
قیدهای آغازین ، عنصری از الگوی وصفی- روایی در شعرِ نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قید به سبب جایگاه لغزانش در جمله ، کارکردهای گوناگونی دارد . در شعر سنتی ، جایگاه قید در بیت ، مقیّد به چارچوب تساوی مصراع ها و نظام قافیه است؛ اما جایگاه قید در شعر نو محدودیّت شعر سنّتی را ندارد . نیما شمار زیادی از اشعار نوی خود را با قید آغاز می کند و بیشترین کاربرد قیدهای آغازین اشعار نیما را سه قید مکان، زمان و حالت تشکیل می دهد . اینکه چرا نیما شعرهای خود را با قید آغاز می کند، پرسش این پژوهش را سامان می دهد . اگرچه در پاسخ به آن می توان انگیزه های متعددی را ذکر کرد ، مثل فضاسازی ، تمایل به نمایشی و دیداری نمودن شعر ، حتی ضرورت وزن و قافیه ، هدف اصلی نیما از کاربرد آگاهانه قیدهای آغازین تکمیل و تقویّت ساختار وصفی- روایی شعرش است؛ چنانکه در هنر تئاتر و سینما ، حفظ وحدتِ زمان و مکان و توجه به حالت صحنه و بازیگران از اصول مهم دراماتیک محسوب می شود . از این رو ، قیدهای آغازین ، عنصری از الگوی وصفی- روایی شعر نیما را تشکیل می دهند . قید مکان 149 بار ، قید زمان 82 و قید حالت 30 بار در آغاز اشعار نیما به کار رفته اند که قید مکان با 80/57 درصد ، بیشترین بسامد را دارد و نشان می دهد: 1 ) ساختارهای قید مکان نسبت به سایر ساختارها از نظر معنایی و موسیقایی قابلیّت زیبایی آفرینی بیشتری دارند؛ 2 ) قید مکان در شکل گیری الگوی وصفی- روایی شعر نیما نقش کارسازتری دارد و نگرش رئالیسم اجتماعی او را بهتر تصویر می کند . قید زمان در آغاز اشعار نیما بر سه معنای عمده دلالت می کند: 1 ) سمبلیک 2 ) خاطراتی 3 ) تقویمی؛ و قید حالت را می توان در دو مفهوم کلّی جای داد : 1 ) دلهره و اضطراب 2 ) خلوت گزینی و انزوا .
نگاهی انتقادی به ترجمه، تصحیح و تحشیه چین نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کتاب چین نامه که به تازگی تصحیح و حاشیه نویسی شده است، واژ ه های فارسی فراوانی یافت می شود که در هند تحول معنایی یافته است؛ واژگانی که بدون دانستن معنای آن ها در زبان هندی، درک دقیق متن، دشوار و در مواردی ناممکن خواهد بود. با توجه به این که تا کنون فرهنگ جامعی برای آن دسته از لغات فارسی که در هند تحول معنایی یافته اند نوشته نشده است، برای تصحیح و تحشیه این اثر ناگزیر باید از فرهنگ هایی بهره برد که لغاتی از این دست را به صورت پراکنده دربرگرفته اند. در این مقاله این واژگان استخراج، دسته بندی و معنا شده اند. توجه به این دست واژگان علاوه بر این که به مطالعه دقیق تر متن کمک خواهد کرد، در بررسی ترجمه و تحشیه آن و همچنین بر تصحیح و گزینش نسخه اساس نیز تأثیر بسزایی خواهد گذاشت.
تحلیل العناصر اللغویّة فی شعر قیصر أمین بور من الوجهة الأسلوبیّة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یعدّ قیصر أمین بور (2007-1959م) من الشخصیّات البارزة التی تملک أسلوباً خاصّاً فی الشعر الفارسی المعاصر، إذ یتمیّز أسلوبه بلغة شعریّة متفردة تتجلّى فی ثلاثة محاور هی الألفاظ والتراکیب والنحو، وتسعى هذه المقالة للبحث عن أهمّ الخصائص اللغویّة فی شعر أمین بور اعتماداً على هذه المحاور الثلاثة، للکشف عن أسلوب الشاعر الخاصّ على مستوى اللغة، والإجابة عن السؤال الأساسی التالی ""ما هی أهمّ خصائص شعر أمین بور فی بناء أسلوبه الخاصّ؟"". وتعدّ سهولة التعبیر، والحداثة، والتجدید فی الألفاظ والتراکیب، وتناسب الألفاظ (مراعاة النظیر)، وبروز بعض الألفاظ، والتلاعب بالکلمات والمعانی، واستعمال الرمز والبنیة النثریة للجمل، من أهمّ الخصائص اللغویة لأمین بور، والتی ستکون محلاً للبحث والتحلیل فی هذه المقالة.
ارتباط کاربرد واژه با نگرش شاعر در ویس و رامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد و بررسی سبک زبانی غزلیات نشاط اصفهانی
حوزه های تخصصی:
نشاط اصفهانی از شاعران دوره ای است که مزین به زیور ارزندة رستاخیز ادبی می باشد. وی یکی از هواخواهان واقعی نهضت بازگشت ادبی و حتی یکی از پرچمداران بنام این نهضت بوده و کوشش بسیار کرده است تا شعر فارسی و اصولا شیوة نگارش را از فساد و تباهی سبک هندی برهاند و سبک قدیم خراسانی و عراقی را دوباره زنده نماید. از آن جهت که تنها سود شایان یادآوری در بیانیه شاعران دوره بازگشت، مسئلة زبان است، تلاش این پژوهش در آن است که سبک و سیاق زبانی غزلیات نشاط را برجسته نماید. از همین رو، مقاله با مقدمه ای کوتاه در احوال شاعرآغاز شده، سپس با نقد و بررسی غزل های وی در سه سطح آوایی، واژگانی و نحوی پی گرفته شده است.
زبان فردوسی
سخن ناصر خسرو از نظر سبک و دستور زبان دیوان
منبع:
گوهر آذر ۱۳۵۶ شماره ۵۷
حوزه های تخصصی:
پژوهشی در معانی واژة «فرش» در اشعار عطار، صائب و بیدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان شعر
سخن ناصر خسرو از نظر سبک و دستور زبان دیوان (3)
حوزه های تخصصی:
بررسی زبان سبک ادبی پسامدرن در رمان های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی چند دهه اخیر همراه با موج جهانی ادبیات پسامدرن، رمان هایی در عرصه ادبیات داستانی ایران پدید آمده اند که مدعی رویکردی نوین در نگرش و نگارش این نوع ادبی هستند که طبعاً زبان و سبک را هم دربرمی گیرد. زبان، برجسته ترین عنصر سبکی در مطالعات ادبی است. از طرفی هر نوع تغییر در فرم و محتوای زبان اثر ادبی، نشان دهنده دگرگونی در نگرش خالق اثر نسبت به جهان پیرامون خویش و انسان است. بنابراین آنچه مهم می نماید، بررسی تأثیراتی است که فلسفه ادبیات پسامدرن برای زبان رمان ایرانی ایجاد کرده است؛ زیرا مقوله زبان، عناصر و مفاهیم وابسته به آن، در فلسفه ادبیات پسامدرن جایگاهی محوری دارد، به نحوی که ادبیات پسامدرن را با چگونگی کاربست زبان برای بازآفرینی جهان داستانی می شناسند. این مقاله ضمن تحلیل الگوهای زبانی در رمان پسامدرنیستی ایران، چگونگی به کارگیری عناصر زبانی این رمان ها را با نگاهی انتقادی تبیین می کند. برای کشف تمهیدات زبانی سبک ساز در این مقاله، عناصر زبانی این آثار با الهام از رویکرد سبک شناسی لایه ای در سه سطح آوایی، واژگانی و نحوی، شناسایی و دسته بندی شدند و امکانات زبان متن در هر لایه توصیف و نشان داده شد و اینکه هر یک از این خصوصیات زبانی در لایه مورد نظر، چه امکاناتی را در جهت بازتولید نگرش پسامدرن یا دوری از آن در جهان داستانی این رمان ها انجام می دهد. پس از بررسی زبان این آثار مشخص شد در سطح آوایی مشخصه سبکی متمایزی ندارند و در سطح واژگانی، در هر دو حوزه کلی زبان در مفهوم کاربرد ادبی و محاوره ای گام برمی دارند و همچنین دارای انسجام دستوری نیز هستند.