دوگانه انقلابی گری و دولت سازی در جمهوری اسلامی؛ با تأکید بر دولت های نهم و دهم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال هشتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۲
293 - 322
انقلاب، رویدادی است توأم با تغییرات بنیادین و معمولاً خشونت آمیز که روند جاری امور را بر هم زده و درصدد درانداختن طرحی نو و تأسیس نظامی جدید برمی آید. از تبعات انقلاب ها، نفی ساختارهای سیاسی موجود است و انقلابیون پس از فرونشستن شور و حال انقلابی معمولاً نهادهای مطلوب خویش را تأسیس می کنند. بااین حال، تقابل ایدئولوژی انقلابی با ساختار اداری و اجرایی برآمده از انقلاب، جزو مسائل چالش برانگیز انقلابیون است. مدعای نوشتار حاضر آن است که فراتر از تعارض ها و اختلافات موردی و خاص، ریشه این قضیه در مسئله «دولت سازی» است. درواقع انقلابیون به سبب حساسیت به ارزش های انقلاب، از پذیرش ماهیت دولت و اقتضائات ناگزیر آن ازجمله تمرکز قدرت اجرایی در اختیار دولت و نیز اصالت داشتن منطق مصلحت عمومی در آن ابا دارند و ازاین رو اغلب نگرشی تقلیل گرایانه به دولت دارند که سبب می شود حتی دولت های انقلابی هم در این وضعیت بغرنج به تدریج بخش مهمی از مشروعیت و مقبولیت خود را از دست بدهند. بدین منظور و برای آنکه اهمیت این قضیه به مثابه امری ساختاری و نه فقط شخص و دولتی خاص نشان داده شود، بر دو دولت «محمود احمدی نژاد» تمرکز می گردد؛ چراکه گفتمان این دولت و حامیان آن حداقل در بدو روی کار آمدن آن، دولتی انقلابی تصویر می شد اما مشکل مذکور در خصوص ناسازگاری انقلابی گری و منطق عملکرد در قالب دولت در این دولت ها نیز خود را به شکل ملموسی نشان داد.